۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

test rawanshenasi

test rawanshenasi

hej här handlar om psykologi.

hejsan det här handlar om psykologi..
روانشناسی شادی - روانشناس بالینی دفتر دست نخورده ی سالی دیگر به روی ما گشوده است. همه ی ملل جهان سال نو را بهانه ای برای صلح و دوستی می شمارند و آشتی را به جای قهر و کینه جویی در دل می پرورند. مگر سال نو و لحظه ی انتخاب شده در گردش زمین، در خود چه دارد که آدمی اینچنین لحظه ای را دستاویز شیرین ترین لبخندها می  کند؟ به خانواده و بستاگان خویش می پردازد؟... سال نو پیام آور بهره  مندی از لحظه  هاست و اینکه روان پاک و خیراندیش، فرصتی برای ارائه  ی مهر و یگانگی می یابد تا شادی را که در فرسایش لحظه  های تلخ از دست داده است دوباره تجدید کند.




دفتر دست نخورده ی سالی دیگر به روی ما گشوده است. همه ی ملل جهان سال نو را بهانه ای برای صلح و دوستی می شمارند و آشتی را به جای قهر و کینه جویی در دل می پرورند. مگر سال نو و لحظه ی انتخاب شده در گردش زمین، در خود چه دارد که آدمی اینچنین لحظه ای را دستاویز شیرین ترین لبخندها می  کند؟ به خانواده و بستاگان خویش می پردازد؟... سال نو پیام آور بهره  مندی از لحظه  هاست و اینکه روان پاک و خیراندیش، فرصتی برای ارائه  ی مهر و یگانگی می یابد تا شادی را که در فرسایش لحظه  های تلخ از دست داده است دوباره تجدید کند.
«پَم گُلدن» در کتاب «عادت به شادی را انتخاب کنید» به چهار عامل اشاره دارد که نخستین آن داشتن تسلط کامل به زندگی است. این تسلط، برتری جویی و زورگویی به دیگران نیست. توانائی در دست داشتن راهی است که در زندگی انتخاب کرده ایم. در هرزمان که تسلط فرد را بردیگری و یا حتا بر جامعه ای می بینیم، شادی را از محاط شدگان این دایره ی خودکامگی و قدرت طلبی دور می  یابیم. هنگامی که جامعه ای در انتخاب نماینده و یا زمامداران خود مختار نباشد، چگونه می تواند حتا به شادی تظاهر کند؟

روانشناسی، در تغییر افکار آزردگان سیاسی ناتوان است. هنگامی که تیغ تیز در قلب نو جوانی که برای به دست آوردن «اختیار» لب گشوده است فرو می رود، پند شاد زیستن افسانه  ای است که حتا به اندازه ی موعظه ی قدرت طلبان اثر نخواهد داشت.

با اینهمه، دکتر «دیوید مایر» به تسلط بر زندگی پای می فشارد و از درد جوامعی که به ستم پذیری خوکرده اند غافل می ماند. جامعه ای که اشک ریختن را ثواب می شمارد، چگونه دل به باغ پرشکوفه ی شادمانی می دهد؟ این اندیشه ی آدمی است که تا در این راستا تغییر نیابد به شادی تسلیم نخواهد شد.
روانش شاد باد دکتر محمود صناعی استاد بلند آوازه ی روانشناسی که سالها پیش در کلاس درس روانشناسی می  گفت:«پژوهشهای انگلیسی ها در باره ی مردم ایران این است که ایرانیان نسبت به ستمگر احساس بندگی می کنند و ستم پذیر می مانند؛ اما دربرابر مظلوم ستمگرند». من به بخش دوم این اظهار نظر اطمینانی ندارم؛ اما به راستی آیا ما بیش از سایر ملل جهان دربرابر ستم سر تعظیم فرود نمی آوریم؟... به همین دلیل، جامعه ای که ستم می پذیرد، از شادی هم می گریزد و ریشه های اندوه و افسردگی را در دل می پروراند؛ به این تصور که شادی، سبکی و جلفی و بی کفایتی و بی مایگی است. اما در عوض، با کلام ملای محله گریستن ژرفائی دل است و ثواب دنیوی و اخروی دارد.

دومین عامل شادی را خود دوستی می دانند. این به معنای بی علاقگی به دیگران نیست. همه ی افراد شاد خود را دوست میدارند. دکتر «جیمز کارلسون» استاد روانشناسی ام در دانشگاه می گفت: باید خود را «آنچه» هستیم قبول داشته باشیم و در لحظه زندگی کنیم و زمان را از دست ندهیم. نکته ی دیگری که بسیاری ازروانشناسان با آن هماهنگند این است که اگر ما هر روز یک نفر را خوشحال کنیم، خود احساس شادی می کنیم. منظور این نیست که شادسازی دیگران را به بهای ناکامی خود انجام دهیم. اما گفته  ی Erasmus در این تشریح بسیار مهم است. او می گوید: « شادی زمانی ایجاد می شود که شخص آماده می شود که آنچه هست باشد. گرچه طبیعت آدمی او را به سوی تعالی می کشاند، ولی هنگامی که ما به آنچه رسیده ایم و یا آنچه شده ایم راضی باشیم، آمادگی برای پذیرش خود یافته ایم.

شادی کاملاً متأثر از فرهنگ و باورهای دینی است. قلب های پر از کینه و دشمنی و بازتابهای نفرت بار ناشی از نظام باورها جایی برای شادی باقی نمی گذارد. یک قاتل هرچقدر به خود اجازه ی کشتن دیگری را می دهد، در هنگام قتل به قدری آدرنالین در خونش جریان دارد که هرگز توان شادبودن و به شادی اندیشیدن نخواهد داشت. سیاستمدارانی که دست به جنایت می زنند و خون مردم می ریزند، نمی توانند چهره ی عبوس نداشته باشند. اینان تظاهر نمی کنند؛ کسی را با چهره ی عبوس فریب نمی دهند. اینها در خشم و دلهره ی ناشی از خونریزی زندگی می کنند. شادی و صلح که ما را به آرامش می خوانند، در روان ستمکاران فرصت و جرئت ته نشینی ندارند.

اینک که سخن از دوست داشتن خود است، بد نیست که به یکی دو جمله از روانشناسان دیگر اشاره کنم:
«نیکی مارو» ( Nicky Maroe) می گوید هنگامی که می خندیم فضائی برای عشق به خود به وجود می آوریم و به خود در قلب خویش خوشامد می گوییم و تا آنجا که توانائی داریم دوست می داریم. «تیم گالوَی» ( Tim Gallwey) می گوید: هنگامی که خود را سرزنش می کنیم، هرگز به خود یاری نرسانده  ایم. ما نیازی به جنگیدن با عادات کهنه نداریم، فقط باید راه  های تازه را بشناسیم.

سومین عامل را که در شادی مؤثر دانسته اند خوشبینی است. مردم شادمان عموماً خوشبین هستند. «هلن کِلِر» نابغه ی مشهور می گوید: فرد بدبین هرگز ستاره ای را کشف نکرده است؛ به سرزمینی ناشناخته سفر نداشته است. یعنی خوشبینی است که آدمی را به تلاش برای رسیدن به هدف تشویق می کند. خوشبین ممکن است چراغی را که وجود ندارد ببیند. ولی بدبین همیشه به دنبال خاموشی آن چراغ است. ممکن است که خود بد بین در آخر کار ثابت کند که درست گفته است؛ ولی فراموش نکنیم که خوشبین تمام راه را با شادی طی کرده است. خوش  بینی در چهار چوب دیوار خانواده با خوشبینی اجتماعی تفاوت آشکار دارد. خوشبینی خانوادگی بیشتر به دوام خانواده می انجامد ولی خوشبینی اجتماعی متأثر از حوادث تاریخی و عملکرد سیاستمداران و دولتمردان است. مردم کشور ما که همواره در معرض آسیب دشمنان خارجی و دشمنان داخلی بوده اند، به تمام جریانات اجتماعی- سیاسی به دیده شک می نگرند... زیر کاسه، نیم کاسه است؛
هربیشه گمان مبر که خالیست
شاید که پلنگ خفته باشد
و... جامعه ای که نمی تواند به دولتمردان خود اعتماد کند و به راستی می فهمد که فراسوی چهره های عبوس و حق به جانب، چه سرشت پلید و ضد مردمی وجود دارد، چگونه دریچه های قلب را به سوی شادی بگشاید؟ گروه نخبگان هرگز به تحمیق تن درنخواهند داد. هر حرکت موذیانه را شناسایی خواهند کرد. دلسوزی این گروه برای جامعه ی ستمدیده ای که پیاپی مورد سرزنش و ستم و تجاوز قرار می گیرد، شوربختانه کمکی به شادی مردم نخواهد کرد. زیرا آنان هرچقدر آگاه تر می شوند، ریشه ی بدبینی درخود را بارورتر می یابند.

ما نتایج فریب خوردگی ملی خود را از دیر باز در همه شئون خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به چشم می بینیم. دلهره ی فردا را داشتن، بیش از اندازه، اعتقاد به ذخیره کردن، در تنگدستی به فکر پس انداز بودن، از ویژگی های مردمی است که از اربابان سیاست پیشه همواره دورویی دیده اند و از فردای خود بیمناکند. شگفتی در این است که رهبران ستمکار نیز از این ناامنی اجتماعی برکنار نمی مانند... چپاول اموال مردم و غارتگری های بیشرمانه، بخشی از این احساس بد بینی نسبت به آینده است.

چهارمین عامل شادی را دکتر «مایر »برونگرایی و فرصت طلبی برای تفریح و گردش می داند. او می گوید: هنگامی که آدمی به تفریح می پردازد، به خود نوید شادی می دهد. زیرا خنده ها به خود آدمی بر می گردند و به قول «آبراهام لینکلن»، مردم همانقدر خوشحالند که اندیشه ی خود را آماده ی شادی می کنند. مردم شاد می دانند که بهترین چیزهای زندگی رایگان است. به عشق اعتقاد دارند و همواره در اشتیاق انجام کاری هستند که بازده شادی به همراه دارد. هنگامی که به فرصت طلبی برای تفریح و شادی می اندیشیم، بهتر است در نظر داشته باشیم که دولتمردان جامعه تاچه اندازه این امکانات را برا ی مردم خویش فراهم ساخته اند. آیا مردم برای شادزیستن آزادند، یا باید طبق دستورالعمل داده شده شاد بشوند؟ هنگامی که همه ی اهرمهای قدرت به سرکوبگری شادی مردم می پردازد و همه ی امکانات شکوفایی احساس جامعه را به دست تیغ کشان و اسید پاشان می سپارد، جامعه ی آسیب دیده، نداشتن فرصت تفریح را جز از راه غریزه جبران نمی کند و خود درمانی های نا آگاهانه مثل اعتیاد و غیره را راه فراری برای مبارزه با سالوس می شمارد.

به همین دلیل است که جامعه ی ما روز به روز در افسردگی بیشتر فرو می رود... در حالیکه راه رهایی او شادی است. شادی یک مبارزه  ی بزرگ علیه ستمکاری است؛ زیرا روحیه ی همبستگی و امید را استوار می سازد. شادی یعنی روز؛ و روز شکست اهریمن سیاهی است. و اینک دفتر دست نخورده  ی سالی دیگر به روی ما گشوده است... شاد باشید.
مغالطات فقاهتی، یا پاسخ علمی؟
به دنبال مقالات پیشین در مورد عقب‌ماندگی مسلمانان و به ویژه ایرانیان، چون بیان واقعیّت تلخ و گزنده است مخصوصاً اگر برای اثبات نظر الزاماً وارد گود دین و حوزه ی شریعت بشوید، لاجرم باید از ته دل آماده ی شنیدن پاسخ مخالف هم بود.


به دنبال مقالات پیشین در مورد عقب‌ماندگی مسلمانان و به ویژه ایرانیان، چون بیان واقعیّت تلخ و گزنده است مخصوصاً اگر برای اثبات نظر الزاماً وارد گود دین و حوزه ی شریعت بشوید، لاجرم باید از ته دل آماده ی شنیدن پاسخ مخالف هم بود.
من با قاطعیّت می گویم که واپس‌ماندگی در میان جوامع مسلمان و جاماندن ما ازکاروان دانش و فن و هنر، ریشه در وجود دین اسلام دارد. هیچ کشور اسلامی، در زمینه ی دانش و تکنیک و هنر، ذره ای نمود ندارد و همه از این نظر سترونند. قواعد و قوانین دین اسلام که 1400 سال است راهبر و راهبرد مسلمانان شده است، هیچ آموزشی برای زندگی ندارد و مجموعه ای است برای دنیای موهوم پس ازمرگ؛ و دستورهایش کوچکترین اشاره‌ای به چگونه بهتر زیستن و تأمین معاش ندارد. بدیهی است اگر چنین مشکلی در دینهای دیگر هم باشد و آنها نیز چنین آلوده دامن باشند - که هست و هستند- فرقش این است که قرنهاست قواعد و نظامات آن ادیان ازمیان دست و پای پیروان برچیده شده‌است و جوامع پیرو این دینها قانون اساسی و قوانین مدنی را از دست مفاهیم دین نجات داده‌اند. اما درکشورهای اسلامی تمام قاعده، رفتار و قانون کشور، از قرآن و دستورهای شریعت اسلام سرچشمه گرفته و حکومت براساس شریعت بنیان گذاشته شده است. دین اسلام در تمام زمینه های زندگی پیروانش دخالت جدی و قدرتمندانه دارد؛ و چون این دستورها غیرقابل تغییر است، زندگی در این سرزمینها همچنان دراستبداد و تحجر، لایتغیر مانده است.
نوشتار من در «پیام آشنا» شماره 203زیر عنوان«عقب ماندگی ما از چیست...» مورد توجه مثبت و منفی قرار گرفته و یکی از شریعتمداران درون ایران نیز بر روی سایت مجله در اینترنت آنرا خوانده و نقدی در رد آن زیر نام«پیشگامان دربند» نوشته و با پست الکترونیکی به دفتر مجله فرستاده است.
نمی دانم جناب مدیر نوشتار حضرت حجت الاسلام را که با نام«جواد یغموری» معرفی شده اند به چاپ خواهند سپرد یانه؛ اما چون جناب یغموری این پاسخ را در سایت خودش هم آورده است، من خود را موظف می دانم که هم پیگیر موضوع باشم و هم پاسخی به این هموطن درون ایران بدهم. قطعاً این مُبلغ دین که این نقد را ارسال داشته، به هردلیلی، راغب به خواندن نوشتارهای ما خارج نشینان است که اقدام به پاسخگوئی فرموده است. پس باید با او بیشتر سخن گفت.
از روی آدرس الکترونیکی و مفهوم متن نوشتار چنین برمی آید که نویسنده ی محترم آخوندی است از شهر قم؛ زیرا در نوشتارشان بی مناسبت نوشته اند: «شریعت آئینه ی تکوین است و اگر تکوین مستلزم تکامل است، شریعت نیز آئینه ی تکامل است و مستلزم آن...» و همچنین نام «اندیشه قم» که در آدرس الکترونیکی به چشم می خورد، گواهی است براین که نامه از یک مؤسسه‌ی دینی فرستاده شده است... البته من نفهمیدم چگونه شریعت آئینه تکاملِ داروینیسم است؛ چون اگر چنین باشد و شهر قم تکامل حیوان را بپذیرد، حضرت آدم تورات و قرآن، یا یک «آمیب» تک سلولی و یا همان شامپانزه جد انسان خواهد بود.

نامه چنین می آغازد:
«آه و افسوس، همواره میهمان شرقی ها بوده است... کدامین عقل سلیم را سراغ دارید که فرق عقبماندگی ازعقبزدگی را تشخیص ندهد؟ و کیست که نگوید ملت مسلمان ایران باهوش ترین و مستعدترین و پیشگامترین نوع بشر است و کیست که نداند و نگوید اینها سالیانی است که استادان برجسته برای نظریه پردازان غرب بوده اند و..» آنگاه پس از این مقدمه می نویسد:
«با نگاه به دو دستاورد اسلام یعنی (قرآن و سخنان معصومان) به خوبی روشن می شود که اندیشه ی اسلام در اداره جامعه و انسانها براساس علم و ایمان پی ریزی شده است. کلام پیامبر با اقرأ شروع شده و در پایان عمر فرمود قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی مکتوب بماند...»
پاسخ را الزاماً باید با این پرسش آغاز کنم:
1- حضرت! این اطلاع غلط را چه کسی به شما داده است که ما «مسلمانهای ایران» چشم بَد دُور بهترینیم؛ و یا باهوشترین و مستعدترین و پیشگامترین... نوع بشریم. شکی نیست که درمیان ایرانیان، مانند دیگر مردمان، افراد باهوش و مستعد فراوان است، ولی نه با پسوند«ترین».  درضمن وجود چنین صفاتی چه ربطی به دین دارد؟ استعداد خصوصیت یا پدیده ای ذاتی است و بستگی به وضع «ژنها»ی بدن آدمی دارد؛ نه به اعتقاد و باور به اوهام.
بدبختانه یکی از عوامل ریشه ای در واپس ماندگی ما همین از خود راضی بودن و خود را برتر دانستن و برترانگاشتن است که عیوب و نواقصمان را از ما پنهان کرده است. ما به مانند پدر و مادر نادانی هستیم که به سبب محبت، از فرزند کودن و کاهلشان مرتب تعریف می‌کنند. ما خدای استعداد هم اگر باشیم، هیچگاه در سرزمین خود به دلیل همان قیود شریعت، به کشف و شهودی نرسیده ایم و نخواهیم رسید. اما در بیرون از مرز،گاه به گاه، استعداد خودرا نمایانده و نامدار هم شده ایم.
2- علم و ایمان چه تناسبی باهم دارند که شما آنها را کنار هم نهاده‌اید؟ دانش و ایمان نه تنها باهم همخوانی و ترادف ندارند، بلکه برعکس دو مقوله ی کاملاً متضادند. علم با چرائی و شک و آزمایش و تجربه و تحقیق و از همه بالاتر با زایش همراه است و دستاوردهایش دقیقاً مخالف آموزه های دین است؛ در صورتیکه دین ، تعبد و یقین مطلق است و جای تردید و چون و چرا در آن نیست و منجمد در اعماق قرون است.
به خاطر همین تعبد و تحمل، عقبماندگی ما ریشه در خود ما و در محیط ما دارد. هیچ کس و هیچ مرجع و کشوری ما را عقبمانده نگه نداشته و یا عقب نزده است. این خود ما هستیم که برابر فرمایش آخوندها ،با مواد و محتوای قرآن و سخنان معصومان، می خواهیم جهان ساز شویم و به جنگ تکنولوژی و غولهای دانش غرب برویم. بدیهی است چون در قرآن و سخنان معصومان هیچ چیزعلمی و فنی و هنری، نه تنها برای مقابله، حتا برای طرح وجود ندارد، لاجرم گناه را به گردن همان اربابان اندیشه و هنر خارجی می اندازیم و نابخردانه مدعی می‌شویم که نمی گذارند ما به پیش رویم و بتازیم و بسازیم!
آیا قرآن که همانند تورات و انجیل که میگوید زمین مرکز عالم هستی و مسطح است و هفت طبقه آسمان بدون ستون در بالای این زمین ایستاده است و ماه و ستارگان را برای زینت این سقف و در نهایت برای پیداکردن راه کاروان‌ها خلق کرده ایم، چه دانشی در آن مستتر است که دانشمند مسلمان را راهنما و راهبر باشد؟ دانشمندان یهودی و مسیحی، نخست به خویشتن خویش قبولاندند که تورات و انجیل، یاوه گفته و یاوه بافته‌اند و نباید آن دروغها را باورکرد و سرمشق قرارداد، آنگاه توانستند به کشف راز و رمز طبیعت دست یابند.
بیشترین میزان فرمایش و سخنان معصومان، مطابق آنچه ملاباقرمجلسی و دیگر فقیهان معتبر شیعی در کتابهایشان آورده اند، همه در مورد آداب حمام و چگونه نوره کشیدن و نوع نعلین و پرهیز از زنای بی شبهه  و به شُبهه و... است. پس شما از چه دانشی در کلام و نوشتار این بزرگان سخن می گوئید؟...
 آنچه تاریخ به درستی نشان می دهد، این حقیقت بدیهی است که در زمان خلفای راشدین و خلفای اموی ذره ای دانش و فلسفه در میان مسلمانان بروز نکرده و دو قرن کامل، مسلمانان در تمام نقاط عالم، در سکوت مطلق بوده اند؛ و این نقصان تنها منحصر به ایران نبوده و کل جوامع اسلامی را شامل می شده است. آن مسجدی که شما به ساختنش در اسپانیا اشاره کرده اید(قرطبه)، به دست معماران اروپائی و با زور شمشیر سرداران اموی درست شده است و معلوم نیست برای ساختن این خانه ی خدا چند هزار سر از تن جدا شده است.
تلئلوئی که در زمان هارون الرشید و مأمون و نهایت تا دو قرن در دوران عباسیان در دانش و فلسفه رخ نمود، اولاً عامل اصلی وجودش کم توجهی و بی تفاوتی آن خلفا به شریعت اسلام و گرایش و پرمهریشان به فلسفه و دانش بوده است. دربار و قصر خلفای عباسی را شبها رامشگران و موسیقی دانان با نغمه‌ها و بزمهای‌شان رونق می دادند و روزها دانشمندان و فیلسوفان با بحث و اندیشه‌وری می آراستند. از همین روست که شما فقیهان تشیّع علوی، آنان را به زندقه و کفر هم متهم کرده اید؛ و معصومانتان نیز به دلیل مخالفت با آن روند وروش، اغلب سر خود را برباد دادند. مگر بزرگترین توهین شما به این خلفا همین شرابخوارگی آنان نیست؟... آری زمانی که اینها شرابخوار شدند- یعنی به دین بی الطفات گشتند- دانش پژوه هم شدند. پس مقایسه این خلفا با معصومین شما خیلی نا به جا و مع الفارق است.
در ضمن، «کلام پیامبر با اقرء شروع شد»، یعنی چه ؟ شما که معتقدید آن کلام، سخن خدا است که به یک آدم بیسواد امر می‌کند علیرغم آنکه بی سوادی بخوان، چرا نوشته اید کلام پیامبر؟!... البته کسی جرئت نکرده است که از حضرت محمد بپرسد، یامحمد! شما که در درون غار «حرا» معتکف نشسته بودید، مگر کتابی، نوشته ای و یا جزوه ای در دست داشتید که جبرئیل گفت بخوان! و یا جبرئیل کتابی با خود آورده و به دست تو داد و گفت بخوان! پس چه چیزی را قرار بود بخوانی که گفتی «من خواندن بلد نیستم...»؟  آیا این یک توهم خالی و خیالی نبوده است؟... ضمناً اگر کسی به دیگری بگوید بخوان، این را باید به معنای پیشرفت علمی گرفت؟ آنهم در قرن هفتم میلادی!... و یا موضوع قلم و کاغذ بیاورید و چیزی بنویسید، نشان از کدام اختراع و اکتشاف دارد؟
بقیه ی فرمایشهای حضرت حجت‌الاسلام مانند همین قسمت، مشتی مغلطه و سفسطه است که نشان کامل از نارسائی منطق نویسنده دارد.
نوشته است:«...به راستی منظورتان از عقبماندگی چیست؟ عقبماندگی یک امر کاملاً نسبی است. نقطه پیشرفت و تمدن کجاست تا نقطه مقابل آن عقبماندگی شمرده شود...»
مغلطه و سفسطه یعنی همین... زیرا از یک سو می گوید ما عقبمانده نیستیم؛ عقبزده ایم. یعنی اقرار به نقص خود کرده است؛ اما علت را در خود نمی بیند. از دیگر سو می فرماید، عقبماندگی چیست... این گونه سخن گفتن تضاد عقیده و برداشت است. نسبی بودن عقبماندگی هم درست است و منهم می دانم و می گویم عقب ماندگی نسبی است. ما ایرانیان ممکن است به نسبت حبشه و بنگلادش و دیگر کشورهای اسلامی اندکی پیشرفته تر باشیم و لی در مقابل کشورهای مسیحی و یهودیان و ژاپن و حتا هندوستان و چین، به شدت واپس مانده ایم.
حضرت حجت الاسلام! همین که من و تو نمی توانیم ماده درون خمیردندانی را که مصرف می کنیم بسازیم، عقبمانده ایم. کاری به کامپیوتری که غربی های لعین در دسترس‌مان گذاشته اند ندارم.
«... به نظر شما انسان فقط یک بعد دارد؟ آیا بعد الهی، روحانی، معنوی و ماوراءالطبیعه ندارد؟»
این از آن سخنان کلیشه ای است که برای اثبات نیاز انسان به دین توسط وفاداران مابعدالطبیعه مرتب تکرار می‌شود. انسان ممکن است چند بعدی هم باشد، بسته به اینکه بعد را چگونه توجیه کنیم... یا دستکم در هر انسان دو بعد جسمانی و معنوی را می توان سراغ گرفت. اما مطمئن باشید مطابق تعریفی که از الهی و روحانی میشود و مربوط به فرشتگان وهمی است، انسان بُعد الهی و روحانی ندارد و این چیزی است که آخوندها برای تفوق مرتبت خویش، آنرا از متولیان دین مسیح به عاریت گرفته اند. آدمی همچون دیگر جانداران، نفس می کشد، غذا می خورد، دفع می‌کند، می‌خوابد، تولید مثل می‌کند و به دنبال لذتها می رود- نهایت، لذت در یکی شرابخواری است و در دیگری کتاب خواندن و یا کسب دانش و فن و هنر- و سرانجام مانند هر جاندار دیگر می میرد. جسدش هم می پوسد. 70% وزن این جسد آب است که تبخیر میشود؛ مواد آلی در آن تجزیه می‌گردد و بقیه هم به مرور به صورت پودر حاوی نمکها با خاک مخلوط می‌شود. همین و همین ودیگر هیچ... بنابراین انسان حیوانی است، باشعور، ناطق، و با اراده، و این خواص هم به دلیل تکامل او در درازای زمان حاصل شده است. دنیای پس از مرگ را هم انسان با همان نیروی تفوق و تفاوتش با حیوان برای خود ساخت. زیرا چون درک و تمیزداشت، نمی توانست قبول کند عمری چنین کوتاه داشته باشد. لذا برای پس از مرگش نیز، دنیائی ساخت و خود را به آن دلخوش نگه داشت. بی شک اگر در همین حد دلخوشی می بود، مشکلی نداشت. اما مشکل آنجاست که همین عمر کوتاه را هم بخواهیم در راه آن فرض موهوم تلف کنیم. بی تردید اگر آدمی دانش آموخته باشد و از محتوای درون جمجمه اش به خوبی سود برد، هیچ نیازی به پیوستگی به موهومات ندارد.

تمام شواهد و قرائن نشان می دهد که ما ایرانیان- البته در قیاس اکثریّت- مدتی است که دانش و اختراع و اکتشاف را با مونتاژ و سرهم بندی کردن فرآورده ها، مساوی گرفته ایم. اگر در ایران امروز به مدد خارجیان کارخانه‌‌هائی ایجاد شده و مصنوعاتی را تولید می‌کنند که ماده‌ی اصلی اش را از بیرون وارد می کنیم، مانند این حجت الاسلام، باد درغبغب می اندازیم که هان   صنعت و تکنولوژی و   دانش و تحقیق...!  نه عزیزان،  وارد کردن پودر آسپرین از بیرون و آن را با ماشینهای ساخت خارج به قرص تبدیل کردن، نامش داروسازی نیست. داروساز و شیمیست کسی است که از زغال و آب و هوا، آسپرین می سازد.
حضرت فقیه می نویسد: «خیلی واضح است که عقبزدگی ایرانیان و مسلمانان به طور عموم، یک حرکت طراحی شده از سوی غربی هاست. شاهد این گفتار ایران مستقلی است که طی 27 سال توانسته است به اوج شکوفائی برسد و برای فتح قله‌های ترقی، گوی سبقت را از همه ربوده است تا جائی که طی چند سال اخیر تمام مدعیان آزادی و حقوق بشر با تمام قوا سعی دارند تا ایران به فن آوری هسته ای دست پیدا نکند. کمی چشمتان را بازکنید که آیا این مسلمانان اند که نمی توانند به تمدن برسند؛ آیا اسلام مانع آنهاست یا مشکل جای دیگر است...»
دانشمندان غرب نظیر«پِیِر کوری و مادام کوری، بُهر، فرنی، انشتین و دیگران...» با دانش و اندیشه، بیش از سدسال است که ساختمان اتم را نشان داده‌اند و رادیو اکتیویته و شکستن اتم و... را کشف کرده‌ و کار را برای اجرا به مهندسان و تکنیسین‌ها یاد داده و نتایج عملی را هم عرضه کرده ‌اند. در این میان، چند سال پیش حکومتیان ولایت، دستگاه‌ها را از خارج خریده و دکتر عبدالقدیر خان پاکستانی و مهندسان روسی را اجیر کردند و کار را ب
زن شخصيت پيچيده اي دارد. زن همه چيز است ولي براي خود هيچ چيز نيست. زن وجودش در چنگال مرد اسير شده. ماهيت وي براي تعادل در مقابل مرد بکار ميرود در حاليکه مرد براي دست يابي به پله هاي بعدي! بارها گفته ام که اگر زنانگي را از وي بگيريم جز جسدي پوسيده از وي چيزي بر جاي نخواهد ماند. وي موجودي در مانده است. تمام آنچه را که اکنون در اختيار دارد توسط مرد به او اهدا شده است. زيبايي عشق عاطفه آرايش زنانگي رفتار و ديگر چيزها تماماٌ تعاريفي است که مردان آن را براي قرقره کردن در اختيار زن گذاشته اند . زن براي خود نه چيزي ساخته و نه چيزي باقي گذاشته . زنان تنها فرا گرفته اند که در پشت حروف پوسيده محدوديت خود را قايم کنند. اما آيا در اختيار داشتن يکسري امکانات و قدرت باعث خواهد شد براي جنسيتي نقش آفريده شود؟ بعيد مي دانم تاثير دارد اما عامل نيست . آيا براي مردان کسي نقش آفريده بود؟ براي مردان زنها همچون گالري هاي شخصي هستند . آنها جواهر گرانقيمتي را براي ديگران بنمايش مي گذارند. در تملک داشتن يک زن زيبا براي مردان همواره ( خارج از ساير لذتهاي اين همراهي ) دو حس پنهان و انکار نشدني در پستوی شخصیت مرد دارد:
يک – مردان فکر مي کنند با زيبايي بيشتر يک زن لذت جنسي بيشتري مي برند! صورت و اندام زيباي يک زن تصوير در آغوش گرفتن و بوييدن و بوسيدن اندام وي را تداعي مي کند . حسرت يک تشنگي که آنها را بسادگي اسير علاقه شديد قلبي مي کند! تحسين اندام و زيبايي وي در باطن مرد که بسادگي تداعي کننده لحظات خواندن اشعار تمجيد کننده براي تحويل و تسليم دختران باکره به کاهن معبد در ديار سينوهه است!
دو – آنها براي ساير مردها در جنگ برخوردها سلاح کارامد تري دارند. به اعتقاد من اگر مردي اين دو اصل را قبول ندارد يا دروغ مي گويد و يا دروغ مي گويد! هيچ مردي وجود ندارد که با خود تصور نکند اگر فلان زن زيبا مال من شود دوستان چه غبطه اي به من و دارايي من خواهند خورد! در تعبير مردان مخالف اين سخن هستند اما در عمل زن چيزي بجز يک گالري نيست . اين نقش حتي براي زنان نيز پذيرفته شده است و دوست داشتني! زنها مي خواهند که در کانون نگاه باشند! آنها دوست دارند که الماس زير نورافکن باشند! حتي به قيمت اينکه الماس تنها سنگ ساده اي باشد و ارزشش را مردان براي آن بر شمارند! موجوديت زن براي مرد چيز جديدي نيست. همانند کتابي چند صد صفحه اي که بارها و بارها آن را خوانده باشيد. رفتارهاي همه زنها بتناوب در سطوح و نقاط مختلف در يک سطح به هم برخورد مي کند. تمام برنامه آنها در واقع با يک زبان نوشته شده است. مرد هرگز زيبايي و يا فرهنگ زن را براي خود زن دوست ندارد بلکه تمام آن را براي خود وارتش خود مي خواهد .
زن هميشه در مرداب تاريک تنهايي براي بيرون آمدنش تلاش مي کند. او چشم انتظار چيز جديدي است که بتواند زودتر از سايرين آن را در اختيار بگيرد و ارزش خود را بالاتر ببرد! و صد البته ارزش براي جذب مرداني در رده بالاتر! او همانند گلادياتوريست که در انتظار سلاحي است که بدرون ميدان نبرد پرتاب شود و او زودتر از رقيب آن را از زمين بر دارد و بتواند با کشتن ديگري هم خود زنده بماند و هم موجبات شادي شاه را فراهم سازد! زن نقش جديدي ندارد. مردها در رسانه ها و نوولها و کتابها و افسانه ها زن را ساخته اند و به وي نقش داده اند. زيبايي و خواستني بودن و تمام اين تعابير چيزهايست که مردان آن را ساخته اند و براي آن ارزش گذاري کرده اند. براي زنان جنگواره اي ساخته اند براي زيباتر شدن . همانند درختان جنگل که براي نمردن و استفاده از نور خورشيد بايد قد بکشند وبرگهايشان بالاتر از ساير درختان باشد! در بي ارزشترين مثال اجتماعي مي توان از يکسان نبودن ديد به لباسهاي زير زنانه در مقايسه با يک پيراهن زنانه ياد کرد. تفاوت آن يکسان نيست چراکه آنها وابسته به ديدگاه و پس زمينه هاي ذهني از لذت هستند که مردان آن را بنمايش گذاشته اند .
مرد هيولايست که زن را بلعيده. زنان زيادي قصد فرار از اين کابوس را دارند.ولي همانطور که گفتم آنها مثل مترسکهايي هستند که گريه کنان پا به زمين مي کوبند و فرياد مي کشند که من با ديگران فرق دارم! زن براي فرار از اين تابلوي بي رحم بايد رفتاری خارج از معمول فرا گيرد. او بايد موجودي باشد که ديگر زنان نيستند! چه بسيارند دختران و زناني که خود را به گروه مردان پناهنده مي کنند تا شخصيت نحيفشان از ضربت شلاق در امان باشد. آنها حتي گاهي ديگر زنان را نيز بخاطر رفتار زنانه مسخره مي کنند! در اطراف خود اگر بنگريد مي بينيد چه بسيارند زناني که رفتار و گفتار و طرز فکر به اصطلاح پسرانه دارند! حرکات و شوخي ها و سرگرميهاي عموماٌ پسرانه را بر مي گزينند! آنها شايد براي گروهي از جوانان سبک سر که شاششان هنوز کف نکرده موجودات چشمگيري باشند اما همواره براي نسل معرف مردان انان همچون اسباب بازيهاي بامزه اي هستند که در اوقات فراغت سرگرم بودن با آنها خارج از لطف نيست! چقدر دست يابي و تصاحب و شکستن و در اختيار گرفتن اين زنان به اصطلاح ليدر و پيشرو براي مردان لذت بخش است! براي مردان پايين کشيدن و تصاحب اين زنان به ظاهر دست نيافتني صعود و فتحي ديگر بر قله مردانگي است. اين زنانند که حس مردانگي را به مرد پيش کش مي کنند. اين زنان يا بايد براي فرار ار ارائه اين لذت به مردان در خود بپوسند يا در انتها حاضر شوند اين لذت را به يک نفر تقديم کنند! عشق براي مردان کوچک بازي تمريني و براي مردان بزرگ بخشي از زندگي جمعي آنان و خارج از زندگي فردي آنان است! مردان به لذت عشق و مردانگي نياز دارند و براي هر دو همانند قطاري از روي لاشه زن رد مي گردند. زن راهي براي فرار از اين باتلاق ندارد. او زن است ولي زن هيچ نيست! موجوديست که بهتر است او را يک آدمک ناميد! او تماماٌ در اختيار مرد است چون اگر نباشد ماهيتي ديگر ندارد . او هيچ نيست و همين تهي را هم از او بگيريد تا نابودش کنيد. زن موجوديست که در آيينه تصويري را جستجو مي کند که مرد آن را برايش کشيده
جذابيت و زيبايي وي طرحيست که مرد با استانداردهاي خود آن را ترسيم کرده. وجودش در اختيار مردي است که هويتش را گارانتي کرده. آيا مرد واقعاٌ نژاد برتر است؟ خارج از بحثهاي کليشه اي و دليل هاي بي فايده و تسلسل آور و خواب آور ضلع بي رحم معما چه مي گويد؟
حال مي خواهم که شما برايم تصوير جديدي بکشيد. .. از زن ... از زنانگي ... تصويري که مثل زن امروز نباشد ... مثل مرد نباشد ... براي از زني بنويسيد که زوايايش توسط مردان تعريف نشده باشد ... مختصر و مفيد ... از احساسات جديدش ... و نه احساساتي که يا تعريف مردان است و يا مال مردان و زنان دوست دارند آنها را مال خود کنند تا ديگر زن نباشند! ... از زن جديدي که نه در مقابل مرد است و نه موازي با وي ... مثل تصوير فعلي که نمي توانيد مرزي را مشخص کنيد يا جهتي را بناميد . . آيا مي توانيد تصويري را ارائه دهيد که نه از زنانگي فعلي در آن خبري باشد و نه از زواياي خشک مردانگي؟ برايم ... دوست دارم بدانم آيا چيز جديدي رسم مي کنيد؟
====
استشهاد ؟! این دیگه چه كاریست ؟!
بخش نخست
هیچ این رو میدونستید انسان تنها حیوانی است كه اینكار رو میكنه ؟! جالبه، نَه ــ امّا براستی چرا . . . ؟!
بنظر می رسد مردم براحتی و با رغبت در باره یكی از عادات ذاتی، Adaptive، بشر؛ صرفنظر از قوم و نژاد و كیش و آئین او، به صحبت نمی نشینند. این در حالی است كه مطالعات و آمار نشان می دهند تا 95 درصد از مردان و بیش از 90 درصد زنان بطور مرتّب به امر «خود-ارضائی جنسی» می پردازند ولی بسیار عجیب است كه حتی در جوامع پیشرفته غربی و حتی بعد از انقلاب جنسی دهه 60 میلادی، هنوز هم این امر مخصوصاً برای زنان یك عمل ننگین و شرم آور قلمداد میشود. «زیگموند فروید» روانكاو آلمانی نیز معتقد بود بازی زنان با كِچُل، Clitoris، خویش یك عمل ماقبل بلوغ جنسی و ابلهانه است و محلِّ وقوع طبیعی و بالغانه سكس صرفاً بابهشت، Vagina، است.
حالا یك سؤال دیگر؛ چرا در میان همه فرهنگها برای استمناءِ مردان انواع و اقسام تابوها، كه خود بهتر میدانید، به وفور یافت میشوند امّا نه به آن شدّت در مورد استشهاد زنان. . . ؟!
اجازه بدهید در ابتدا به تعریف استشهاد بپردازیم؛
«تحریك سكس ابزار بمنظور خود-ارضائی جنسی تا رسیدن به رضاء، Orgasm، را استشهاد می نامند.». واژه”Masturbation“ ریشه لاتین دارد و جالب است بدانید كه از مصدری بمعنای ”خود-آلودگی“ مشتق شده است !!! دیگر خود بخوانید حدیث مفصّل ز این مجمل . . . !
در ایران، كه بنظر من و نیما راشدان در حال عبور از یك تحوّل و یا بهتر بگویم انقلاب «سكسی - فرهنگی» است؛ بعید می دانم كسی درباره خود ارضائی جنسی مطالبی اعمّ از افسانه ای یا علمی بگوشش نرسیده و یا در كتب و مثلاً اینترنت نخوانده باشد. ولی مشكل واقعی در اینجاست كه آیا زنان و مخصوصاً دختران ایرانی اینكار را با لذّت و اعتماد بنفس انجام می دهند و یا نه بعد از پایان لذت آن، ناگهان احساس شرم، گناه و تنهائی آنها را بشدّت فرا گرفته و از خود و عملشان منزجر می شوند؟! آیا آن را عملی شیطانی و كثیف می پندارند؟ آیا معتقدند كه خود ارضائی عوارض خطرناكی چون نازائی، كوری، صرع، رویش مو در كف دستان و یا حتی مرگ را بدنبال دارد؟!
اگر چنین است پس چرا ما زنان آنهم مكرراً به سراغ اینكار همچون یك «عادت» می رویم؟ شاید هم هر سال به هنگام سال تحویل با خود و وجدان خویش عهد می بندیم كه این عادت زشت را بزودی ترك خواهیم كرد.
متاسفانه با وجود تمام كشفیّات علمی و ثبت فواید استشهاد، هنوز جامعه، منافقانه!، آن را عملی ننگین قلمداد نموده و گناه می شمارد كه البته بقول «سعید» ریشه در فهم انسان از جهان و طبیعت خودش دارد. و رد پای آن، ریشه، را بسادگی میتوان در میمهای فرهنگمان اعمّ از اعتقادات مذهبی، سنّتهای گرد و خاك گرفته، عُرف و بطور كلی جوامع در حال رشد، منجمله ایران، مشاهده نمود. ولی جالب است كه در جوامع پیشرفته هم استشهاد مرد مقبولتر و قابل درك تر و عادیتر از خود- ارضائی جنسی توسط زن است. تو گوئی زنان سائق جنسی ندارند و یا باید ادای راهبه ها را از خود درآورند. . . !!!
حرام شمردن، خیالبافی و اسطوره سازی در مورد استشهاد بیشمار است كه در زیر صرفاً به چند نمونه آن اشاره می كنم:
● استشهاد نشانه ضعف یك فرد است،
● باعث از بین بردن لذت واقعی در آمیزش دو نفره مرد و زن می شود،
● فقط! مخصوص افراد تنها، زشت، غمگین و ناامید است،
● باعث نازائی، كوری، صرع و حتی مرگ نیز می گردد،
این امر مسلّم شده است كه هیچ یك از اظهارات بالا درست نیستند . . . !
بگذارید با یكدیگر خاطراتی مشترك را مرور كنیم؛ حتما در كودكی سعی در كشف وشناسائی بدن خود كرده اید تا بدانید كه مثلا از كجا شروع و به كجا ختم می شوید و مطمئنا از این كار هم لذت برده اید. چنین جستجو گریها و كنجكاویهایی كاملاً طبیعی كه با ملامست اینجا و آنجای بدنمان معمولا به خود-ارضائی جنسی منجر می شده است. اما بسیاری از ماها و شاید به جرات بشود گفت كه همگی از این كار منع شده ایم و شاید كتك مفصّلی هم نوش جان كرده ایم. بنابراین، از همان آغاز كودكی والدینمان ما را از این كار بازداشته اند و همگی حرفهای گیج كننده و مزخرف زیادی راجع به سكس-ابزارمان از آنها شنیده و آموخته ایم؛ كه فقط به فقط واجد یك پیام بوده اند و بس: ”آن منطقه خاص ممنوع الملاقات است.“
منتهای مراتب و برغم تمام این نواهی اجباری و حتی موانع؛ كودكان از انجام این عمل دست بر نمی دارند. ولی این زور گفتنها و اعمال محدودیّتها تبعات بس مضرّ و گاه غیر قابل علاجی برای نو جوانان در پی دارد كه باعث اختلال در روابط جنسی آنها در دوران بلوغ و پس از آن میشود. مثلاً پسران در خفا آنهم با عجله و سرعت هر چه بیشتر به مالش چل خود می پردازند كه بعدها باعث مشكلاتی نظیر انزال زودرس، Premature Ejaculation، می شود و دختران نیز هیچگاه نمی پذیرند كه ممكن است محتاج به خود-ارضائی خود باشند و این كار را یك عمل طبیعی قلمداد نمی كنند، چه برسد كه به استشهاد دركنار دوست و یا همسر خود بپردازند، و همه این تصورات غیر واقعی بر روح و ذهن انسان اثرات منفی و مخرّبی بر جای می گذارد.

واقعیت استشهاد
استشهاد نه تنها بی خطر و بلكه در عمل مفید است. این كار بسیار لذت بخش و آرام كننده است و می تواند در حلِّ مشكلات لاینحل زناشوئی و یا هر گونه اشكال جنسی دیگر مشكل گشا باشد. به نظر من رمز موفقیت هر رابطه، در خود شناسی و خود یابی طرفین نهفته است و ایراد ما شاید این باشد كه از شریك خود توقّع داریم ما را كشف كند قبل از اینكه خود در این راه قدمی واقعاً برداشته باشیم. استشهاد اصلاً یكنوع خودشناسی فعّال بدنی است ــ بهترین و سالمترین وسیله برای احساس و درك بهینه ظرافتها و خواسته های بدن و ذهنمان در حین آمیزش. اگر ما زنان ندانیم كه چگونه، كی و با كدام حركت به اوج لذت خود، رضاء، می رسیم؛ آنگاه چطور می توانیم از شریكمان توقع داشته باشیم كه ما را دریابد و با تحریك مناسب اندامهای مختلف بدن ما شهوتمان را تبعاً ارضاء كند؟! هیچ كس با دانش به این مساله، كه بدنش در برابر تحریكات جنسی چگونه پاسخ می دهد، پا به دنیا نمی گذارد و این بنوعی مسؤولیّت خود ما دختران و زنان است كه با روش «تجربه و خطا» حسّاسیتهای خویش را نسبت به ماساژ، مالش، لرزش، لیسش، بوسش و فشار كشف و ضبط كنیم. در ضمن از آنجائی كه هر فرد با دیگری متفاوت است، تنها راه باقیمانده برای شناخت بدن شریكمان و چگونگی لذت دادن به آن، یادگیری از خود اوست. پس طرفین یا طرفها موظّف به شناخت خود هستند تا بتوانند یارشان را در آمیزش و همآغوشی با یكدیگر یاری دهند.
من دوباره باید تاكید كنم كه استشهاد فقط مخصوص افراد تنها نیست و بسیار طبیعی است كه دختران و زنان درگیر در یك رابطه سالم و شاد، گهگاه این احساس را بكنند كه قصد خود-ارضائی دارند. بسیاری از زوجین از این كار سر باز می زنند چون آن را خیانت به یار خود میدانند و دچار عذاب وجدان می شوند. و چون استشهاد یك امر غیر عادی تلقی می شود، در صورت كشف خود-ارضائی توسط شریك، او خود را به عدم كفایت در هنر عشقبازی محكوم می كند و می پندارد ــ این اوست كه قادر به لذت دهی به یار نیست و سر خورده می شود. در صورتیكه بسیاری از دیدن شریكشان در وضعیت استشهاد به وجد آمده، او را می ستایند و اتّفاقاً بیشتر تحریك هم می شوند، چون به واقعیت استشهاد آگاهی دارند.
در اینجا، من با نقل گزارش كشف شگفت انگیزی از كتاب ،Clithoral Truth، نوشته «ربكا چالكر»، كه اولین بار در مجلّه انجمن متخصصان زنان و زایمان آمریكا در سپتامبر سال 1996 انتشار یافت، شرح خود-ارضائی یك «جنین، Fetus» در هفته سی و دوم حیات خود در بطن مادرش، از شما می خواهم كه در مورد استشهاد تجدید نظر كنید و از خود و دیگرانی كه به این امر می پردارند بیزار نباشید:
«ما اخیرا به مشاهده یك جنین دختر، در هفته 32 حاملگی نشستیم كه با انگشتان دست راست خود به لمس یالان،Vulva، خود مشغول بود. در ابتدا این حركات مالشی در منطقه كِچُل متمركز بود. بعد از 30 تا 40 ثانیه قطع شد و دوباره بعد از چند ثانیه آغاز گردید. این حركات یعنی مالش ملایم تكرار شد و با حركات كوتاه و ناگهانی منطقه لگن و پاها خاتمه یافت. بعد از یك استراحت دیگر، جنین به فعالیت خود با منقبض كردن ماهیچه های پا، شكم و كچل ادامه داد و در آخر آرام شد و به استراحت پرداخت. ما (چندین دكتر و مادر بچّه) به مشاهده این رفتار به مدت 20 دقیقه نشسته بودیم.»

استشهاد و فواید آن
بخش دوم
وودی آلن می گوید: « استشهاد را نكوهش و خودت را از آن محروم نكن چون این كار آمیزش با كسی است كه واقعا دوستش دارم.»
استشهاد یك عمل خصوصی و خودشناسانه آنهم از نوع باز-خورندی، فیدبك، است و كیف و كمِّ انجام آن در زنان و مردان متفاوت است. البتّه محدودیّتهای خاصّ خود را نیز دارد، مثلاً استفاده از زبانتان برای تحریك اندامهای جنسی خود و یا حتی انگشتانتان. شما خیلی ساده با تمركز بر روی حساس ترین نقطه بدن خود كه همان كِچُل شما باشد و لمس و نوازش آن می توانید به رضاء برسید ضمن آنكه وقت زیادی هم از شما نمی گیرد. قصد من از نوشتن این مطلب تشویق شما به انجام این كار است؛ چرا كه می خواهم شما را با بدن خودتان آشتی بدهم. هر چند كه آمیزش با فرد یا افراد دلخواهمان البتّه كه لذّت خاصّ خود را دارد و به كلی تجربه دیگریست. اگر نه، این حق گرفته شده ازمن و شما همچنان دور از دسترس و قفل شده در اذهان پریشان ما باقی خواهد ماند و شاهد عواقب آن هستیم و خواهیم بود.
بنابر این برای اینكه از استشهاد خود حد اكثر لذت و استفاده را ببرید قبل از هر چیز باید:
با حسّاسیتها و نقاط تحریك آمیز بدن خود بیشتر آشنا شوید،
با لمس سكس-ابزار، آن را بهتر بشناسید،
ذهنتان پذیرای این عمل باشد تا از قدرت تخیل آن برای رویا بافی و هوس بازی استفاده ببرید،
آشنائی با بدن از طریق لمس
مراحل مختلف ارضاء؛ تهییج، لذت ممتد، رضاء و برگشت، می تواند بسیار سریع اتفاق بیافتد و یا اینكه بسیار متفاوت باشد و آن در صورتیست كه آگاهی ما از ظرفیتهای لذّت بدنمان تكمیل شود تا ما بتوانیم از آنها به درستی استفاده كنیم. در آن صورت است كه خود-ارضائی ما شدیدتر، طولانیتر، لذّتبخشتر و تبعاً هر بار متفاوت و جالب خواهد بود.
استشهاد می تواند بسیار خوشایندتر باشد اگر شما بدنتان را با شور و هیجانات مختلف و متفاوت آشنا كنید. برای این كار باید به بدنتان دست بمالید و انواع مختلف لمس و واكنشهایی آن را، در همه نقاط آن، نسبت به هر یك از تحركات زیر بسنجید و حس كنید:
نوازش،
مالیدن،
فشردن،
خاراندن بسیار ملایم،
لرزاندن، (مثلاُ با استفاده از لرزاننده، Vibrator)،
نیشگون گرفتن،
برای جالب و متفاوت كردن هر استشهاد نسبت به دیگری می توانید بدنتان را با دستان آغشته به كِرمهای مایع و یا روغنهای ماساژ لمس كنید و یا از پر و روسری های ابریشم برای مهییج تر كردن این تجربه بهره ببرید.
لمس سكس-ابزار
قبلاً هم در مقالات گذشته به ترس و خجالت بی مورد ما زنان از نگاه كردن به سكس-ابزارمان اشاره كرده بودم. بد آموزیهای دوران كودكی، ما را از این امر باز می دارد و شاید برای بسیاری حتی فكر كردن به این مطلب هم سخت باشد. پس بیائید برای آمادگی ذهنی بهتر و بیشتر به تمرین زیر بپردازیم تا آرامش فكری لازم را در خود كم كم ایجاد كنیم. این آرامش به شما این امكان را می دهد كه انواع مختلف لمس و هیجانات بوجود آمده ناشی از آنها را در نقاط مختلف سكس-ابزارتان جستجو كنید. . .!
تمرین:
آماده شدن
حدااقل 45 دقیقه از وقتتان را كنار بگذارید (عجله نكنید!)،
تلفن را قطع و در را قفل كنید و مطمئن شوید كه كسی مزاحمتان نمی شود،
آینه كوچكی در اختیار داشته باشید،
مطمئن شوید كه اتاق فضای گرم و مطبوعی دارد.
مدّتی را صرف نوازش و مالیدن بدن خود كنید. كم كم میتوانید به ناحیه شكم، باسن و رانهایتان، به هر صورتی كه برایتان لذت بخش تر است، دست بمالید. به آرامی به طرف زین عشق حركت كنید و آن ناحیه را ماشاژ دهید. حسِّ پدید آمده از لمس این منطقه را كشف كنید، بسیاری از زنان از حساسیت زیادی در این منطقه برخوردارند.
اگر تهیییج شده اید و احساس آمادگی می كنید، می نوانید لمس قسمتهای بیرونی سكس-ابزارتان را آغاز كنید. هیچ عجله ای در كار نیست! به آرامی از لمس و نوازش قسمتهای بیرونی به لایه های داخلی تر بپردازید. اطراف جسم لوبیائی كچل خود را دایره وار با انگشت میانیتان لمس كنید. با قرار دادن لبهای ملبان و كلبان در میان دو انگشت نشان و سبّابه خود تمام محیط ایندو را به آرامی و به كرّات ماساژ بدهید. اگر بدن شما انعطاف لازم را در اختیارتان قرار میدهد با فرو بردن تدریجی انگشت میانی در بابهشت خود و با گردش آن با ظرافت و به حالتی دورانی سعی كنید تا عضله بابهشت را تمرین بدهید. در باره نتایج مفید اینكار بعداً با شما صحبت خواهم كرد. فراموش نكنیم كه هدف این تمرین، یادگیری «خود را دوست داشتن» است. بنابراین پاهایتان را باز كنید و با آینه به سكس-ابزارتان در همانحال نگاه كنید. مَلَبان خودتان را در هنگام تهییج تماشا كنید. تغییرات رنگ و دمائی آن را بسنجید. در ضمن، همین تغییرات را در كلبان خود نیز جستجو كرده و این دو را با هم مقایسه كنید.
بیاد داشته باشید ــ چون ظاهر سكس-ابزار هر زن با زن دیگر متفاوت است. اندازه، شكل و شمایل و رنگ ملبان و كلبان بسیار متنوع است و جالب است كه حتی در یك فرد هم ممكن است طرفی با طرف دیگر یك شكل و متقارن نباشد. هیچ “استاندارد طبیعی“ نمیشود برای شكل، اندازه و رنگ سكس-ابزار تراشید. و درست مانند اثر انگشت، سكس-ابزار هر زنی یك مورد منحصر بفرد و یكتا است.
همچنان كه خود را مشاهده می كنید، با حركات ملایم و تدریجی سكس-ابزارتان را لمس و نوازش كنید و دریابید كه با كدام حركت، در كدام جهت، با چه فشار و با كدامین خیال یا فانتازی در ذهنتان بیشتر تهییج می شوید و حسّاسیّتهای قسمتهای مختلف به چه ترتیب است.
دوباره یادآوری می كنم كه این تمرین را فقط به بمنظور خود-ارضائیتان، استشهاد، انجام ندهید ــ هر چند كه این اتفاق نیز می افتد ــ بلكه در همانحال سعی كنید به بدن و روابط آن با ذهن و ادراكاتش نیز وقوف كامل یابید. هر بار با نگاهی دیگر و باذهنیّتی متفاوت به زیباترین و سری ترین اندام بدنتان كه سالها برای شما همچون یك راز نگفته ناشناخته مانده، نظر كنید. قرار بعدی ما باشد تا بعد از انجام تمرین. در ضمن می توانید از تجربیات خودتان، اگر مایل بودید، برایم بنویسید.

استشهاد و فواید آن
بخش سوم
نیاز انسان به امنیت، محبّت و نوازش از جانب همنوعش، بسیار ژرفتر و حادتر از احتیاج او به غذاست و ضرورت آن برای بقاء و پایداری انسان شاید كه بر ما پوشیده باشد، ولی امری غیر قابل انكار است. در چندین دهه گذشته تحقیقات وسیعی در این زمینه به انجام رسیده است و این جستجوگریها به روشنی نشان داده كه عدم برخورداری كافی از «آمیزش»، «لمس» و «نوازش»، Somatosensory Stimulation، نتایج وخیمی چون؛ عصبیّت كور، خشم خارج از حد، افسردگی، شیوع استفاده از مواد مخدر، عدم توانائی جسمی و روحی برای والد شدن و مراقبت از كودك، عدم توانائی و مهارت كافی برای درگیری در یك رابطه سالم عاطفی، عقب ماندن و عدم قدرت شكوفائی در جامعه، فرزند كشی و یا حتی مرگ را بدنبال دارد ( فكر نمی كنید این مشكلات كمی به گوش ما ایرانیان بیش از حد آشنا می آ ید؟! ). مللی كه از محرومیت شدید نیازهای جنسی در رنجند، بخصوص جوامعی كه نیازهای جنسی زنان را به شدت سركوب میكنند، رنگ صلح و صفا و آرامش را سالهاست كه به خود ندیده اند و نخواهند دید. با این مقدّمه بحثم را راجع به استشهاد و طرق صحیح انجام آن، ادامه می دهم.
نوازش و ماساژ
قبل از هر چیز باید بدانیم كه «نوازش» چیست؟! نوازش را می توان كلاً یك تماس صمیمانه جسمانی دانست، ولی در عمل ممكن است شكلهای متفاوتی به خود بگیرد؛ نوازش لفظی، بصری و جسمی و اصطلاحاً هر نوع حركتی كه در عمل «شناخت حضور دیگری و یا خود» را تائید می كند.
متاسفانه، سالها انسانها بر این باور بوده اند كه «پوست» تنها پوششی است برای بدن و كاری جز حفظ و اتصال دیگر اعضاء بدن به یكدیگر ندارد!
امروزه می دانیم كه بزرگترین و عریض و طویل ترین عضو بدن ما پوستمان است. و بسیار جالب و مهم است كه بدانید، پوست از همان لایه جنینی مشتق می شود كه مغز و بصل النخاع! پس طبعاً از همان حساسیتها، ظرافتها و ظرفیتهای عصبی هم بر خوردار است و این دو عضو؛ مغز و پوست،‌ با همبستگی شدیدی در هم تنیده شده اند. ما از این واقعیّات، و نه تئوریها، یا بی اطلاعیم ویا اینكه به سادگی و با بی تفاوتی از آنان عبور می كنیم و نمی خواهیم درك كنیم كه یك حركت ساده، چون لمس یك دست، چه مشكلاتی را می تواند از سر راه ما بر دارد و حتی انسانی را از مرگ برهاند.
حتماً از من می پرسید كه این مسائل چه ربطی به خود-ارضائی و استشهاد دارد؟! و من در جوابتان از شما این سؤال را می كنم كه مگر استشهاد چیزی بجز ماساژ و نوازش خودتان، پوستتان، سینه،و شكم و سكس ابزارتان و «شناخت حضور خودتان» است؟!
سطح بدن شما بسیار تحریك-پذیر است ولی حساسیت آن از نقطه ای به نقطه دیگر و از فردی به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد. امیدوارم كه استشهاد و فواید آن را مطالعه كرده و تمرین پیشنهاد شده را هم به مرحله اجرا گذاشته باشید، پس حتما در حال كشف نقاط حساس بدن خود هستید. در هنگام ماساژ دادن بدن خود از فرق سر تا نوك پا متوجه می شوید كه چگونه لمس و نوازش این نقاط حساس، انرژی نهفته درونی را آزاد و باعث لذت و آسایش خیال می شود. متأسفانه مردان بر این باور اشتباه و مضررند كه لذت دادن و یا گرفتن، فقط با لمس سكس ابزار امكان پذیر است. بسیاری از زنان با تمرین و پرورش حساسیتهای این مناطق قادر به رسیدن اوج لذت جنسی خود هستند، بدون اینكه حتی سكس ابزارشان را لمس كنند. ( پیشنهاد می كنم كه حتما نوشته سعید؛ «تفاوتهای مردان و زنان» را در بخشهای مختلف آن مطالعه كنید.)
پس اجازه دهید كه كمی حواستان را از سكس ابزار برای مدت كوتاهی پرت كنم و اشاره ای فهرست وار به نقاط حساس بدن زن داشته باشم تا بدین ترتیب بر اهمیت كشف، لمس، نوازش و ماساژ این «جزایر لذت» تأكید لازم را كرده باشم:
لب و دهان؛ كه بسیار حساس به لمس، نوازش، بوسیدن و لیسش می باشد،
منطقه بین ناف و موهای سكس ابزار؛ لمس این قسمت بسیار آرام بخش است،
سینه ها؛ لمس سینه ها با حركات دورانی، شهوت آ‌فرین و باعث لذت فراوان می شود،
نوك سینه؛‌ نوازش و ماساژ نوك سینه ها، تحریك جنسی را ازدیاد می بخشد،
قسمت داخلی ران؛ ماساژ این ناحیه به حركت انرژی جنسی در سرتاسر بدن كمك می كند،
بالشتك شست پا؛‌ تحریك آن موجب تحریك واكنشهای جنسی می شود،
پشت زانو؛‌ حساسیت فوق العاده ای به نوازش و لمس ملایم نشان می دهد،
كشاله ران؛ این قسمت كه در مجاورت سكس ابزار قرار گرفته نواحی شهوتزایی هستند،
پشت گردن؛ نوازش و بوسیدن پشت گردن احساس شهوانی شدیدی را در زنان بیدار می كند،
باسن؛ ماساژ و لمس باسن با حركات محكم و قدرتمند بسیار تحریك انگیز است،
لاله گوش؛ تحریكات بدنی را خیلی سریع به مغز انتقال می دهد و نوازش آن نیز لذت بخش است.
راه و روش استشهاد
در واقع نمی شود راه و روشی خاص و فرموله شده را برای خود-ارضائی آفرید و فقط به آنان اتكاء كرد. در واقع محدودیتی در این زمینه نمی شود تصور نمود و هر كس بر اساس شناخت از خود و بدن خود و یك ذهنیت خلاق و رعایات نكات بهداشتی،‌ می تواند هر روز روشی جدید را كشف كند!
برای آشنائی بیشتر با امكانات نامحدود لمس و جلوگیری از صدمه زدن به بدن، من فقط به ذكر چند روش كلاسیك و پایه ای بسنده می كنم:
تحریك و لمس مستقیم كچل،
تحریك كچل و بابهشت با استفاده از انگشت و یا شیئ خارجی،
استشهاد با تحریك، لمس و یا ماساژ بابهشت ( با انگشت و یا دخول جسم خارجی،
تحریك كچل و یالان به تنهایی،
ماساژ و تحریك كچل با آب،
تحریك كچل و مكون،
تحریك كچل
تحقیقاتی كه توسط محققین و آ‏میزش شناسان انجام گرفته، نشان می دهد كه وقتی زنان به تحریك و لمس كچل خود می پردازند، در %95 از مواقع از یك ارضاء شدید لذت میبرند. ولی وقتی یك مرد قصد لذت دهی به یك زن را دارد، فقط در %44 از مواقع موفق به رساندن زن به اوج لذت از طریق لمس و ماساژ كچل می شوند.
اكثر مردان نمی دانند كه چگونه باید كچل را لمس كنند. آنان یا خیلی محكم، یا خیلی بی ملاحظه و یا با فشار بسیار شدید و ریتم نامناسب كچل را سِحْر كرده و بلكه آزار می دهند و بدتر اینكه زنان نیز از این بی هنری تیپیك مردانه ابراز نارضایتی نكرده و براحتی چشم پوشی می كنند. لذت جنسی حق زن است.
چگونگی لمس كچل با استفاده از یك انگشت و یا چند انگشت
انگشت اشاره: با اینكه استفاده از انگشت اشاره، یك روش قدیمی و كلاسیك در استشهاد محسوب می شود، ولی این انگشت بهترین امكان لذت را فراهم نمی آورد.
انگشت میانی: این انگشت اجازه بیشتری برای لمس نقاط بسیار حساس كچل كه در طرفین غده لوبیا مانند آن قرار دارد، به دست شما می دهد، بطوریكه كف دست بر روی «زین عشق» و انگشتان قدرت مانور در محور یالان را پیدا می كنند. از انگشت اشاره و انگشت حلقه نیز می توان برای مالش قسمت داخلی ملبان استفاده كرد.
انگشت شست: این انگشت باید در قسمت مركزی و روی ناحیه كچل قرار گیرد و چهار انگشت دیگر بر روی موهای سكس ابزار.
فشاری كه بر روی كچل می تواند وارد شود بستگی به حساسیت آن در هر زن دارد. می توانید با لمس ملایم آغاز، و بتدریج به فشار تحریكات اضافه كنید تا حد نصاب فشار متحمله، همراه با لذت را در خود را بیابید. حركات دورانی در بین زنان از محبوبیت زیادی برخوردار است. امّا براستی چرا؟! لمس دایره وار، بطوریكه انگشت و یا انگشتان به دور كچل حلقه وار در جهات مختلف بچرخند، بسیار لذت بخش است و خیلی سریع زن را به اوج لذت می رساند. بسیار مهم است كه قبل از تماس، انگشتان به شهد بابهشت آغشته شده باشد و یا در صورت خشكی بابهشت می توان از «روانساز، Lubricant» آبی، ترجیحاً، استفاده كرد تا از صدمه زدن به بافت ظریف سكس ابزار جلوگیری نمود تا با هر حركت رنجش و یا درد تولید نگردد. مهمتر آنكه لیز شدن سكس ابزار و در نتیجه انگشتان به ریتم ، تداوم و همبستگی حركات دورانی و یا رفت و برگشتی كمك فراوانی می كند. پیوستگی حركات، تداوم و قطع نكردن تحریكات برای رسیدن به اوج لذت ضروری است. جمع شدن انرژی شهوانی در ناحیه كچل و رشد این انرژی و هیجان، فقط با نگهداری و حفظ ریتم تحریكات كچل و بابهشت میسر است. در غیر اینصورت هر گونه تغییر و یا قطع فشار لمس و شتاب حركت باعث سیر نزولی میزان هیجان و انرژی می شود و می تواند لذت را زایل كند.
چگونگی ماساژ بابهشت

شما می توانید، و چه بهتر كه، همزمان با لمس كچل خود به ماساژ بابهشت نیز بپردازید. می توانید با یك دست كچل را لمس كنید و انگشت یا انگشتان دست دیگر را، با در نظر گرفتن قدرت كشش ماهیچه های بابهشتتان، داخل آن كرده و قسمتهای مختلف دیواره بابهشت را ماساژ دهید. با وارد كردن انگشتان به بابهشت، به تحریك قسمت فوقانی دیواره آن بپردازید بطوریكه دو انگشت میانی و اشاره شما به سمت زین عشق قرار بگیرد، می توانید به تحریك «نقطه یا خال جی، G_Spot» خود بپردازید. این عمل باعث اورگاسم بسیار شدیدی شده كه گاه با خروج مایعی از رحم همراه میشود. حركت دادن انگشتان به منظور تحریك «خال جی» درست مانند نشان كردن شخصی در آنسوی اتاق و فرا خواندن او بسوی خودتان است؛ كف دست شما به سمت بالا قرار دارد و انگشتان شما حالت قلاب را به خود می گیرند. به این ترتیب شما می توانید به سیر و سفر در بابهشت خود بپردازید و مناطق حساس آن را یك به یك، با انگشت و یا شیئ مناسب (از اجسام نوك تیز، برنده، خیلی قطور، غیر قابل شستشو و.... خودداری كنید) كشف كنید.
=======
پرده بكارت چیست؛ وجود/عدم آن دلالت بر چیست/كیست...؟!؟
ظاهراً چنین رایج است، كه غالباً 99.9% مردم به غلط گمان دارند كه انگاری «پرده بكارت» عضو یا سازه «بابهشت» زن است. این در حالیست كه با یك مشاهده ساده اما دقیق بخوبی می‌توان در‌‌یافت كه پرده بكارت جزو ”مَلبان“ «سكس-ابزار» آنهاست و بنابراین ارگانیست كه كاملاً خارج از اندام بابهشت قرار گرفته است. این پرده دارای بافتی گوشتی نسبتاً كشسان است كه آنهم به شكلی ناقص و الاستیك جلوی «سوراخ بابهشت» برخی از دختران و زنان را، مثل تار عنكبوت كه دهانه غاری را به ظاهر مسدود میكند، می‌پوشاند. در برخی از فرهنگ ها آنرا ”گیلاس دختر“ نیز نامیده اند، كما‌ اینكه ما و البتّه بسیاری از ملل دیگر به آن عنوان «پرده بكارت» داده‌ایـم؛ یك اسم كاملاً بی مسمّاــ البّته.

در مراحل آغاز رشد جنینی، اصلاً بابهشت طفل سوراخی ندارد. باری، آن لایه از بافتی كه در این مرحله كاملاً راه بابهشت را مسدود كرده، تقریباً كمی قبل از تولّد دختر بطور ناقصی تقسیم شده، پیوستگی و یكپارچگی خود را از دست می‌دهد. اندازه و شكلِ گسست و پارگی پرده بكارت در هر دختری نسبت به دیگری فرق میكند. دخترانی هستند كه حتی در بطن مادر خود، بطوركلی این بافت را از دست میدهند، آنهم به این علت ساده كه «لبان» سكس-ابزار آنها اعمّ از كوچك و بزرگ؛ همچون گلی، كاملاً از همدیگر شكفته شده و رشد یافته و البته به نحوی متقارن و زیبا شكافته شده است. گاه در مورد برخی از دختران بدشانس چنان است كه پرده بكارت آنها همچنان پس از تولّد نیز جلوی ورودی بابهشت آنها را سد كرده است، كه در این صورت می‌بایست توسط پزشك مربوطه و والدین دختر چك شده و در صورت لزوم این مسدودیت را اگر نه به طوركامل، بلكه به شكلی ناقص از میان بردارند. چرا كه بعدها و در سنّ بلوغ خونروش ماهانه او به علّت همین مسدودیّت مختل خواهد شد و باكتریهای مضّر در خون حیض ممكن است فرد را به شوك مرگ دچار كند.

نكته:
اگر خروج خون حیض از بابهشت دختر به بیرون از بدنش به راحتی صورت نگیرد، آنگاه دچار درد شدید و دلـمه،Cramping، شدن خون در نخستین موارد از پریُد خود می‌شود.

بافت لبان، مَلبان و كِلبان، معمولاً تا قبل از سن بلوغ بسیار نازك و لطیف است. بنابراین طبیعی است هرگونه كشش یا انبساطی كه به این بافت وارد شود، به احتمال زیاد موجب آن می‌شود كه پرده بكارت را كش داده، آنرا نازك و نازكتر كند و یا اصلاً آنرا، آنهم در نقاطی از آن، پاره نماید. از همین روست كه بسیاری از دختران بالغ و نابالغ در اثر برخی حركات فیزیكی نظیر ورزش، اسب سواری، دوچرخه سواری، استفاده از تامپون و یا استشهاد، پرده بكارت خود را یا بشدت نازك نموده و یا اصلاً به كلی از دست میدهند. یك دختر ممكن است هرگز متوجه نشود كه كی، كجا و تحت چه شرایطی بكارت خود را از دست داده است؛ چرا كه ممكن است این حادثه كاملاً بدون خونریزی و یا درد اتفاق افتاده باشد. گاه نیز چنین است كه «اِزالت بكارت» یك دختر در زمانی حادث شود كه مطلقاً، به علّت جوانی و ناآگاهی وی نسبت به كاركرد اندام جنسی خود، ولو با مختصر خون و درد هم كه باشد، توجهی از جانب او بدان حاصل نشده باشد.

بود و نبود یا صحیحتر بگیم زایل شدن نسبی یا كامل پرده بكارت به هیچ وجه دلیل بر این نمی‌شود كه به بابهشت او دخول(Intercourse) شده است و یا نه. من اتّفاقاً دوستی دارم با شوهر و دو بچّه كه همین چند وقت پیش به من میگفت كه همچنان گاه پرده بكارتش در حین دخول مایه دردسر میشود. هیچ فردی نمی‌تواند صرفاً با تست و مشاهده فیزیكی، دریابد كه آیا زن یا دختر با مردی یك نوع آمیزش و همخوابگیِ منجر به دخول داشته است. تنها 50% از زنان و دختران جوان در اثر دخول دچار خونریزی (آنهم ناچیز و برای بار اوّل) می‌شوند. بنابر این ملافه سفید آغشته به خون اصلاً هیچ ملاك قابل اعتمادی برای بكارت یك دختر یا زن جوان نمی‌باشد. جالب اینجاست كه این پرده نزد شماری از زنان به دفعات بسیار و به تدریج زایل شده، تا اینكه روزی و فقط ”بلكه“ بصورت كامل هم از بین برود. شایان ذكر است كه پرده بكارت برخی دیگر از زنان آنچنان كشسان است كه حتی در صورت دخول آلت مرد به بابهشت آنها، آنهم به طور كامل و عمیق، نیز گسسته نمی‌شود و آنچنان كش می‌آید كه گویی نقش یك كاندوم را ایفا می‌نماید! البته این‌حالت اخیر هنگامی رخ میدهد كه زن یا دختر مذبور سالیان دراز قبل از امر دخول، بتدریج و با انگشت خود، آنهم با عمل استشهاد، پرده بكارت خود را نازك و كشسان كرده باشد؛ بطوریكه حتی بر اثر همخوابی منجر به پارگی نشده و به رغم آن دخول همچون ”مریم باكره“ در نزد اوّلین شوهرش قدیس و پاك جلوه كند. ای وای از حماقتها و بلاغتهای ما مردان كه بر هیچ كاخ بنا می‌كنیم! شما خود بخوان حدیث مفصل ز این مجمل...

مردان ایرانی را نصیحتی كنم و این بخش را نیز به پایان رسانم: «عزیزان من! ”بكارت“ قبل از آنكه یك پدیده ظاهری، گوشتی و خون آلود صرف و فیزیكی بوده باشد، اصولاً امری است مربوط به روانشناسی‌؛ و ارزشهای شخصی و اخلاقی یك زن؛ همین و بس...»
اولاً، ما مردها به صرف اینكه یك تست مضحك و سنّتی و فاقد یك نتیجه مشخّص، آنهم بدون هیچگونه نتیجه روشن و یقینی با توجه به گفتار بالا، در مورد خود ما در كار نیست؛ آنگاه باید خود را محق بدانیم كه با زیر پا گذاشتن وجدان ـــ كه اصل بنیادینش خواستن و نخواستن یك چیز و یا یك امر برای خود و همه یا هیچ است ـــ خویش، زن مورد نظر خود را باكره بخواهیم و دیگر هیچگونه توجّهی به شخصیّت و خصوصیّات دیگر او نداشته باشیم؟!

به همه مقدّسات عالم قسم كه برای یك دختر ناباكره تقلّب دو قطره خون و ریختن به زیر بدن خود در حین سكس با شما مردان ساده لوح از آب خوردن هم ساده تر است! اصلاً امروزه در كویت، دخترانی كه سالها با داشتن انواع دوستان پسر، آنوقت كه در غرب مثلاً در حال تحصیل بودند، از همان حقّ و سائق طبیعی خود نظیر ما مردان استفاده و لذّت میبردند ظرف یك عمل ساده و ارزان سه دقیقه‌ای، خود را در هنگام رفتن به خانه بخت ”مریم مقدس “ جا می‌زنند. منتها باید گفت كه خاك بر سر آن شوهر كه از همان ابتدا به جای راستی و صداقت طالب دو قطره خون بی‌ارزش از زنش می‌باشد و یا نسبت به گذشته خود فراموشكار و در باب زندگی خصوصی و گذشته به اصطلاح همسر آینده خود به طرز غیر قابل تحمّلی فضول میشود. پس، خلایق را هر چه لایق ــ چنان مردی را با «بكارت بخیه ای» باید سرش را آنهم تا آلتش كُلاه گذاشت. !

ثانیاً، اگر زنی واقعاً باكره، بنا به تعریف عرفی، هم باشد، تازه باز هم معلوم نمی‌شود كه با مردی آمیزش،سكس، داشته است یا نه. اصلاً بگذارید حساب حالتون رو بگیرم؛ تعریف آمیزش نزد ما مردان و بلكه زنان چیست ...؟!؟

آیا وطی، Anal، یا دخول به مكون زن است،
آیا عشقبازی زن با مردان بسیار، اما بدون دخول است،
آیا عشقبازی زن با زنان دیگر و یا با خودش است،
آیا «آمیزش دهانی» است،
آیا ماساژ یك زن و فرو نمودن انگشت در بابهشت او توسط یك مرد و زن دیگر است،
آیا . . . . . است؟!

حال چگونه و با چه علامتی می‌توان به این رازهای خصوصی یك زن پی برد؛ به جز اعتماد به خود او و شخصیّتش ...؟! بنابراین، می‌بینید كه محال است. پس به حكم عقل مدرن، امر و نهی به امر محال نه صواب است و نه عملی و این را هم بگم كه اخلاق در قلمرو «طاقت و تحقّق و فعلیّت» است و از همینرو موضوع «فلسفه عملی» است و نه حوزه گَل و گُشاد مفروضات و نظریه پردازیهای آزاد ذهن و به اصطلاح «فلسفه نظری». بنابراین دنبال «بكارت زن» رفتن نه تنها آب ره به تركستان میبرد بلكه بیهوده‌تر اینكه در نهایت هیچ علامتی را دالّ بر اختلاط آمیزشی، سكسی، و یا عدم آن در گذشته یك زن چه با خودش و چه با مردان و یا زنان دیگر به شما یكی جناب «فضول-خان» نمیدهد! باور كنید كه «زنان» خیلی پیچیده تر از آنند كه حتی خود به آن واقف بوده باشند تا چه رسد به دقّت و فهم و شعور ما مردان زمخت و گاه بی سلیقه نسبت به طبیعت بس غامض و در همانحال زیبای آنها. اصلاً هدف «فلسفه نظری» ما از تأسیس این سایت در یك تركیب ساده خلاصه میشود: ”زن-شناسی“؛ همین.

ثالثاً، اگر شما نتوانید به گفته همسر آینده خود اعتماد كرده، داستان او را نسبت به گذشته خودش در روابطش یا عدم آن با دیگران بپذیرید، دیگر چرا اصلاً خود را به زحمت همسری، آنهم برای یك عمر، با چنین فردی دچار كنید...؟! اصلاً این عین حماقت است.

بگذریم كه این قصّه سر درازی دارد، و ما مردان تا عاقل بشویم دهه‌ها ، اگرنه قرنها، لازم است؛ بخصوص با این شرایط فرهنگی حاكم بر كشورمان و بلكه كل این جهان بدتركیب ...

این نكته را هم بگویم كه پرده بكارت همینطوری به صرف داخل كردن/شدن چیزی در آن زایل نمی‌شود؛ بلكه درست به اندازه بزرگی همان شیء داخل شده، احیاناً كش آمده نازك و یا زایل می‌شود؛ همین ‌و بس. مثلاً اگر یك دختر تازه بالغ دو انگشتش را در بابهشت خود فرو برد، باز هم به احتمال زیاد در هنگام اولین همخوابگی وآمیزش بسادگی ممكن است دچاره زایل شدن هرچه بیشتر مابقی پرده بكارتش شده و چند قطره خونی از وی بچكد. برخی از زنان، آنهم پس از سالها همبستری با شوهرانشان و یا حتی مردانی چند، باز هم و در هر مورد به علت پایداری و ضخامت زیاد پرده بكارتشان، پی‌در‌پی در هر مورد از دخول، چند قطره‌ای خون به خود می‌بینند. بزرگی قطر و قامت چُل مردان به علاوه مكانیك آمیزش آنها با زنان از یكدیگر متفاوت است؛ بنابراین ممكن است زنی در اثر دخول با یك مرد دچار خونریزی شود، اما با مردی دیگر نه. حتی حالاتیكه، positions، و زن و مرد با یكدیگر همخوابگی می كنند، ممكن است در كش یافتن و یا ضایع شدن هر چه بیشتر پرده بكارت زن اثر داشته باشد. بطور كلی می‌توان گفت كه این پرده به نحوی نسبتاً كامل، آنهم صرفاً در اكثر موارد به طور آماری و نه قطعی، پس از آنكه زن صاحب نخستین فرزندش شد، زایل می‌شود.

”سكس“ یك حق و سائق طبیعی «زن» است پس با دُم شیر بازی نكنید و بیهوده عرض خود نبرید. اینهم نه صرفاً «نصیحت» ماست به شما ”مردان“ بلكه یك پیشنهاد مناسب، آنهم مبتنی بر «عقلانیّت مدرن» است.
لغت پورنوگرافی ریشه در یك لغت یونانی به معنای «نوشتن درباره فواحش» دارد. اگرچه تعریف مدرن و جامعی كه مورد قبول تمام جوامع قرار گرفته باشد هنوز نوشته نشده، اما یك نكته در تمام تعاریف مشترك است و آن عیان و بی پرده بودن در موضوعات جنسی و سكسی است. اختلاف نظر بیشتر بر سر این است كه آیا این تولیدات هنر است یا مستهجن، خوب است یا بد، بی ضرر است یا مضر؟ مردم اغلب به محصولاتی بر چسب «پورنوگرافی» می زنند كه اصول عقیدتی آنان را زیر پا گذاشته باشد و در عین حال مواردی را كه مورد قبول و یا پسندشان بیابند، «هنر» و یا «شهوت انگیز» می نامند.

اثرات پورنوگرافی
از سال 1960 تحقیقاتی در زمینه تاثیرات تولیدات سكسی بی پرده و عریان و در معرض آنان قرارگرفتن، صورت گرفته است. این تحقیقات كه بیشتر حول و حوش تولیداتی كه به طور رایج در بازار تجاری امروز در دسترس عموم قرار دارند و به منظور بر انگیخته شدن شهوت استفاده برندگانشان تهیه شده اند، می چرخند.
سه اصل مهم در این تحقیقات مورد توجه بوده است:

1. درجه عریانی،
2. وجود خشونت،
3. وجودصحنه هایی كه زن در موقعیتهای پست و خوار به نمایش گذاشته شده است.

انواع محصولات
عریان ترین و بی پرده ترین كتابها، مجلات و فیلمهای ویدئویی برای استفاده مردان غیر-همجنس گرا (Hetrosexual men ) به بازار عرضه می شوند. در سالهای اخیر محصولات بیشتری برای زنان و همچنین همجنس گرایان زن و یا مرد به چشم می خورد. در تمام این محصولات عریانی و برهنگی و درگیر بودن در اعمال جنسی به نمایش گذاشته می شود. در كمتر از %10از این محصولات خشونت مشاهده می شود كه درصد كمتری از آن (%3-%1) به شكل خشونت بدنی و یا تجاوز جنسی خود نمائی می كند. با وجود افزایش روز افزون در تولید اینگونه محصولات، در مقایسه با سالیان گذشته، خشونتی در آنان دیده نمی شود و یا خیلی كمتر به چشم می خورد. در بعضی از این محصولات، غلبه و تسلط مرد بر زن و افسانه تجاوز ( عقیده ای كه بر اساس آن خیال داشتن سكس خشن و توهین آمیز برای زنان شهوت انگیز و لذت بخش است) به تصویر كشیده شده كه از نظر آماری %33-%15 كل موارد را در بر گرفته اند.

واكنشها
نظرات و واكنشهای متفاوتی نسبت به پدیده پورنوگرافی وجود دارد؛ بعضی واكنشی منفی نسبت به محصولات آن نشان می دهند، درصورتیكه بعضی دیگر حداقل تا حدودی آن را پذیرفته و محصولات را شهوت انگیز می یابند. مقبول بودن و پذیرش پورنوگرافی در نزد یك شخص در بوجود آوردن احساسات مثبت و بر انگیختگی شهوت موثرتر از شخصی است كه به نفی كامل آن میپردازد. هر چند كه حتی در افرادی كه مخالف این محصولات هستند، چه زن و چه مرد، تمایلات جنسی تا حدی بیدار می شود. مردان گرایش بیشتری به تولیداتی كه مرد را در حالت غلبه و تسلط بر زن نشان میدهند دارند و در كل تمایل بیشتری به این گونه تولیدات دارند. افرادی كه اختیار و قدرت را در دست دارند و پیرو روش محافظه كارانه اند و یا عقاید مذهبی دارند، احساس گناه بیشتری را بعد از درگیری در چنین تجربه ای در خود حس می كنند و در رویاروئی با این مسئله به مخا لفت و بروز واكنشهای منفی می پردازند. حتی اگر از نظر جنسی برانگیخته شوند، این محصولات را نا مناسب و ناخوشایند می یابند.

تغییرات در راه و روش و رفتارهای جنسی
قرار گرفتن در معرض محصولات پورنوگرافیك، مقاومت دربرابر این گونه تولیدات را افزایش می دهد بجز در كسانی كه با یك پیشینه منفی با این پدیده روبرو می شوند. افرادی كه توسط این كالاها برانگیخته می گردند، معمولا چند ساعتی بعد در نوعی از یك عمل جنسی درگیر می شوند. درصورتیكه فردی در تماس مداوم و كوتاه مدت با این تولیدات باشد، افزایش بی علاقگی و بی تفاوتی كم كم در آن فرد بوجود می آید كه البته بعد از مدتی قطع تماس، این خلاءِ كنجكاوانه مجددا پر می گردد.

رفتارهای خشونت آمیز بر علیه زنان
دلایل واضحی چون علل اخلاقی و قانونی محققین را از بررسی، مطالعه و آزمایش در این زمینه كه آیا بودن در معرض كالاهای پورنوگرافیك كه در بر گیرنده بالاترین درجه بی پرده گی، عریانی و خشونتند، باعث خشونتهای جنسی می شوند یا خیر، باز می دارند . ولی محققین قادر به مطالعه گذشته مردانی كه مجرم جنسی شناخته شده اند، بوده اند و توانسته اند كه تاثیر محصولات پورنوگرافیك را بر آنان مطالعه كنند. مجرمان جنسی بیشتر در دامان خانواده هایی كه نسبت به موضوعات جنسی و آموزش آن سخت گیر ویا بی تفاوت بوده اند، رشد می كنند. در مقایسه با دیگر افراد، این عده تجربیات تلخ جنسی دوران كودكی، مانند سوءاستفاده های فیزیكی و جنسی را با خودبه یدك می كشند. بعضی از این مجرمان در تماس بیشتری با كالاهای پورنوگرافیك بوده اند ولی این تماس به تنهایی دلیلی بر كردار آنان نبوده است.
تحقیقات نشان می دهد كه تماس با تولیدات پورنوگرافیك كه فاقد عامل خشونت هستند باعث ازدیاد خشونت بر علیه زنان نمی شود. برای اكثر افراد خشونت و سكس تفكیك پذیر است. ولی درصد كمی از مردان، مخلوط سكس و خشونت را شهوت انگیز می یابند و باعث درگیر شدن واكنشهای خشن جنسی می شود.

آیا پورنوگرافی مضر است؟
جواب این سوال كمی پیچیده است: «بستگی دارد». بستگی به اعتقاد و طرز نگرش فرد نسبت به تماشای فرد/افراد دیگر در حین انجام عمل جنسی دارد و میدانیم كه این عقیده می تواند بسیار منفی و یا برعكس مثبت باشد. در واقع این گونه محصولات ابزار مفیدی برای درمانگران و آموزش دهندگان به منظور كاهش عصبیت و و یا بالا بردن سطح دانش سكسی افراد بوده اند و یا افراد و همسرانی كه قصد تقویت لذت جنسی خود را داشته اند از آنان به خوبی استفاده كرده و می كنند. امّا شكی وجود ندارد كه محصولاتی كه كودكان را دستمایه كار خود قرار می دهند كاملا غیر قابل قبول می باشند. همچنین شكی نیست كه تولیداتی كه به نمایش سوءاستفاده جنسی از زنان، ویا استفاده از خشونت و خوار شمردن زن می پردازند و به ترویج این گونه اعتقادات می پردازند، در ازدیاد خشونتهای جنسی مخصوصا در افرادی كه زمینه قبلی دارند نقش موثر دارند.

چاره چیست؟
در تماس بودن با محصولات پورنوگرافیك كه خشونت و سكس را دستمایه كار خود قرار می دهند در بوجود آوردن ناهنجاریهای ذهنی و رفتاری نقش دارند ولی آیا سانسور كلید حل معماست؟!
سانسور قادر به پایان دادن خشونتها وقطع نمایشهای سكسی نخواهد بود. ریشه در جای دیگری آبیاری می شود و با قطع شاخه ما فقط به گول زدن خود مشغول خواهیم شد. این مشكل یك و یا معلول است و نه علت. محرومیت شدید كودكان و خودداری از آموزشهای جنسی هم راه حل مشكل نیست و نتیجه ای برعكس خواهد داد. نظر شما چیست؟
========
روانپزشك  معتقدند در ايران 40% طلاق ها به علت عدم رضايت جنسي صورت مي گبرد. اين پديده هر چند ممكن است در نظر اول عجيب و يا باورنكردني به نظر برسد و شايد به نظر پاره اي متشرعين ، بيش از حدمتآثر از مكتب فرويدباشد يا به نوعي ساده كردن مسئلهء طلاق به نظر برسد، ولي از ديدگاه بسياري از صاحب نظران، امري مقرون به واقعيت و حتي حقيقتي انكار ناپذير است.
عدم رضايت جنسي خصوصاَ در جامعهء ما از شيوع بسيار بالائي برخورداراست. اكثر زنان و مردان متآهل از روابط جنسي خود لذت كامل و كافي را درك نمي كنند. اين مسئله حداقل در مورد زنان به شدت صادق است.
پژوهشي كه چند سال پيش در يكي از شهرهاي غربي ايران به انجام رسيد نشان داد كه بيش از 90% زنان متآهل شهري هيچگاه در عمر خود ارگاسم (اوج لذت جنسي) را تجربه نكرده اند.
اغلب افراد متآهل (اعم از زنان يا مردان) گمان مي كنند كه رابطهء جنسي سرويسي است كه توسط زنان به شوهرانشان داده مي شود و در اصل به منظور تآمين آسايش مردان صورت مي گيرد و البته ممكن است تا حدودي زنان را نيز هيجان زده كند. در اين تفكر غالب رضايتمند بودن زنان ملاك عمل نيست و آنها چه تمايل داسته باشند و چه نداشته باشند، شرعاً موظف به تمكين جنسي در برابر شوهري كه نفقه مي پردازد مي باشند. (البته اين برداشتي غير واقعي از شرع مي باشد)
البته در مورد مردان هم وضع چندان رضايت بخش نيست زيرا اكثراً مبتلا به پاره اي مشكلات رواني – جنسي نظير خروج زودرس مني يا تحريك ناقص آلت تناسلي مي باشند و يا غالباً از تكنيكهاي صحيح آميزشي استفاده نمي كنند لذا حاصل فعاليت جنسي شان در بسياري مواقع يك ارگاسم كامل و با مدت زمان كافي نمي باشد.
رابطهء جنسي مطلوب آنست كه در يك زمان منجر به رضايت كامل و كسب لذت ماكزيمم در هر دو طرف شود و ارگاسم زن و شوهر همزمان شود.موفقيت در اين امر سمبل موفقيت در زندگي زناشويي است و ناديده گرفتن احساسات و نيازهاي يكديگر در اين مورد سمبل بي توجهي به يكديگر در زندگي است البته بيشتر اين برداشتها در سطح ناخوداگاه رخ مي دهد ولي تآثير عميق آن بر رابطهء دو طرف باقي مي ماند و در دراز مدت به عاملي پنهان براي شعله ور تر شدن اختلافات زناشوئي مبدل مي شود .
ارگاسم يا اوج لذت جنسي يكي از موهبتهاي بزرگ الهي است كه موجب رفع بسياري از تنشهاي دروني و كسب آرامش رواني مي شود. اين پديده يك تخدير يا نشئة سازي طبيعي است كه در زندگي پر تنش امروز همچون آبي برآتش التهابات دروني انسان عمل كرده و در صورتي كه بطور كامل و به مدت كافي و به دفعات مناسب حاصل شود به سلامت روان كمك شاياني مي كند.

زن نيز همچون مرد به اين عامل آرامبخش نياز دارد. اما مراحلي كه او براي رسيدن به اين حالت بايد پشت سر بگذارد با مرد متفاوت است . او بايد اولاً از انگيزه و ميل كافي براي فعاليت جنسي برخوردار باشد كه مسايلي چون اضطراب يا اختلاف با همسر يا نامطلوب بودن ظاهر همسر(مثلاً بوي بد پا يا دهان او) يا سابقهء برخي رفتارهاي جنسي مرد كه از نگاه زن ناخوشايند بوده است اين ميل و انگيزه را كم مي كند. گذشته از اين او براي رسيدن به امادگي لازم براي ارگاسم به زمان بيشتر و تحريكات ملايم و متوالي نياز دارد و مرد با صرف حوصله بايد آمادگي لازم را در وي به وجود بياورد و به سلايق وي احترام بگذارد و اساساً نحوه و زمان فعاليت جنسي بايد مورد توافق دو طرف باشد. البته زن نيز بايد نيازهاي شوهر را در نظر بگيرد و با او براي دستيابي به يك ارگاسم موفق و همزمان همكاري كند.

از آنجا كه نياز جنسي از قويترين نيازهاي دروني بوده و رابطهء تنگاتنگي با ناخودآگاه انسان دارد عدم رعايت نكات فوق الذكر به اختلالات پيدار و عميقي در روابط زوجين منتهي مي شود كه مي توان به تنفر از همسر ، دلخوري ، حسادت و رقابت براي سركوب يكديگر، مقصر دانستن همسردر بسياري از مشكلات زندگي، حس انتقام گيري ناخودآگاه ، احساس تحقير شدن توسط همسر، احساس عدم اعتماد به نفس، احساس شيئ بودن و ملعبه واقع شدن و احساس مورد بي اعتنايي واقع شدن اشاره نمود.
اين مسايل توسط ساير تنشها و اختلافات، تقويت شده يا در قالب آنها تجلي و بروز مي يابد و شكاف بين همسران را رفته رفته عميق تر مي سازد

ماساژ علاوه بر تاثیرات مفیدی که روی بدن دارد، میتواند نقش تحریک کنندگی نیز داشته و لذت سکس را دو چندان نماید. ماساژ ارتباط جسمی زن و مرد را بیشتر کرده، ضمن برانگیختگی جنسی موجب میشود تا آنها لذت بیشتری از رابطه جنسی با یکدیگر ببرند. در خانمهایی که مشکل ارگاسم دارند یا اینکه دیر به ارگاسم میرسند، ماساژ بدن نقش مهمی در تسهیل ارگاسم دارد و در این امر بسیار کمک کننده است.
در اینجا مراحل مختلف ماساژ جنسی بدن زن را بطور ساده مرور میکنیم:

1-ماساژ پشت بدن:
برای شروع ماساژ و شل کردن عضلات بدن زن، بهتر است ابتدا از پشت او شروع کنید.اول نوک انگشتان خود را به پوست او بکشید بعد ناحیه پشت را از بالا تا پایین به آرامی نوازش کنید. سپس بطور متناوب با حرکات کششی، لرزشی (vibration) و دایره وار، آنرا ماساژ دهید. گاهی میتوانید گوشت بدن او را درست مثل خمیر با دستتان بگیرید و آرام فشار دهید.
پوست سر را ماساژ داده و گاهی موهای او را بین انگشتان خود بگیرید. سپس سراغ پاهای او رفته و انگشتان پایش را با دست فشار دهید.

2- ماساژ جلوی بدن:
سینه و پستانها را از داخل به خارج بمالید. نوک سینه ها را به آرامی ماساژ تحریک کنید. موهای ناحیه شرمگاهی را نوازش کرده و به نرمی بکشید. با کف دستتان قسمت پایین شکم بمالید.کف دودست خود را بهم مالیده و وقتی گرم شد آنرا روی تخمدانهای زن بگذارید. عده ای معتقدند که انجام اینکار انرژی زن برای سکس را بیشتر میکند.
سعی کنید ناحیه مثانه و رحم را فشار دهید. در این هنگام بهتر است زن تمرینات kegel را انجام داده و ماهیچه های کف لگن خود را مانند حالت متوقف کردن ادرار، سفت کند.

3- ماساژ واژن:
بهتر است در این مرحله دستکش لاتکس بپوشید. میدانید که زنها بدو طریق به ارگاسم میرسند: از راه تحریک نقطه جی و از راه تحریک کلیتوریس. بسیاری از خانمها ارگاسم از طریق نقطه جی را عمیق تر میدانند. گاهی اگر تحریکات بطور مناسب ادامه پیدا کند زن میتواند چند ارگاسم پشت سرهم داشته باشد. این ارگاسمهای متوالی و پشت سرهم تاثیر بسیار خوبی در روحیه زن دارد.
دست خود را به یک ماده لیز کننده مناسب آغشته نموده و لبهای واژن را به انگشتتان ازهم باز کنید. نوک انگشتان را به سمت بالا ( بطرف ناف) بگیرید. لبهای داخلی و خارجی (کوچک و بزرگ) را با انگشتتان از هم جدا کرده و آنها را تک تک به آرامی با دو انگشت بمالید.
حالا یک انگشت خود را وارد واژن کرده بدنبال آن انگشت دوم را نیز وارد کنید. انگشت شست خود را بالا نگه داشته و آنرا مقابل کلیتوریس قرار دهید. میتوانید دست خود را فشار دهید یا اینکه بلرزانید طوریکه دو انگشت شما با دیواره واژن و شست شما با کلیتوریس تماس داشته باشد.
کف دست خود را روی استخوان عانه و انگشتانتان را روی لبهای واژن قرار دهید، حالا دست خود را به آرامی به سمت پایین فشار داده و یک حرکت چرخشی به آن بدهید. با حرکت دست حدود 10 دایره فرضی بکشید، سپس کف دست خود را بلند کرده و با انگشت چند ضربه ملایم به لبهای واژن بزنید. چند ثانیه مکث نموده و دوباره همین حرکت را برای چند بار انجام دهید.
شما میتوانید گردن رحم را در قسمت پشتی و فوقانی واژن بصورت یک بافت گنبدی شکل با شکافی در وسط آن (مانند چانه) لمس نمایید. با احتیاط بافت اطراف آنرا تحریک کنید. عده ای از خانمها از این کار لذت زیادی برده و از شما میخواهند اینکار را برایشان تکرار کنید.
بیاد داشته باشید که کلیتوریس از آلت شما بسیار حساستر است. بنابراین هرگز انگشت خود را بصورت خشک و خشن روی آن نکشید. ابتدا که اندام تناسلی زن را لمس میکنید، کلیتوریس را فقط به نرمی فشار دهید. برای کاهش درد ناشی از اصطکاک میتوانید کلیتوریس را با لبهای واژن گرفته و با آن تحریک کنید.
انگشت خود را وارد واژن کرده سپس دست دیگر خود را که آزاد است روی قسمت پایین شکم بگذارید و به طرف یکدیگر فشار دهید.
اگر با قسمتهای حساس و لذتبخش اندام تناسلی زن آشنا نیستید از او بخواهید تا دست شما را گرفته و با دست شما خودش را تحریک و استمناءکند. بعد از آن خودتان به تحریک این قسمتها بپردازید.

یک روش دیگر برای ماساژ جنسی زن این است که مقداری ماده لیزکننده روی لب واژن ریخته سپس آنرا با انگشت شست و اشاره خود بگیرید و ضمن فشار به آهستگی بکشید. این عمل را چندین بار پشت سرهم انجام دهید.
تخمدانها در دو طرف واژن قرار دارند. گروهی از خانمها از ماساژ آنها لذت زیادی میبرند و گروهی دیگر آنرا دردناک میدانند. در صورت تمایل میتوانید آنها را ماساژ دهید.
قسمت داخلی رانها و موهای عانه را به نرمی نوازش کنید. بتدریج که زن لگن خود را بالا میبرد،این منطقه را بیشتر ماساژ دهید. بعد از مدتی میتوانید انگشت خود را به سمت لبهای واژن ببرید. به کمک یک ماده مناسب آنها را لیز نموده یکی یکی با دست بگیرید. محل اتصال لب بیرونی واژن به بدن را با دوانگشت گرفته از پایین به سمت بالا بکشید. نظیر همین عمل را با لبهای دیگر هم چند بار انجام دهید.
به آرامی انگشت خود را وارد واژن کنید. چند لحظه ثابت نگه داشته سپس آنرا وارد و خارج کنید. اگر لازم شد میتوانید از انگشت دیگرتان هم استفاده کنید.
انگشت شست را وارد واژن کرده کف دست خود را دور کلیتوریس بچرخانید و ضمن آن با سایر انگشتان، استخوان لگن را فشار دهید. به این ترتیب شما میتوانید سقف واژن (نقطه جی داخلی) و مثانه(نقطه جی خارجی) را تواما" تحریک نمایید.
با انگشت خود نقطه جی را داخل واژن تحریک کنید. برای اینکار انگشت خود را روی دیواره قدامی واژن گذاشته و آنرا مثل دکمه زنگ فشار دهید و دوباره بردارید. همزمان بااینکار کلیتوریس را هم کمی غلغلک بدهید. با دوانگشت خود دیواره واژن را در جهت بالا و پایین هشت بار باهم فشار دهید و همراه آن کلیتوریس را نیز تحریک کنید. سپس کلیتوریس را به نرمی با انگشت گرفته ضمن فشار به آرامی آنرا بکشید.
انگشت خود را داخل واژن بشکل دایره بچرخانید و در محل ساعت 12 کمی مکث کنید. بعد از مدتی ورودی واژن را با انگشت غلغلک دهید. انجام این عمل زن را بشدت حشری میکند. حالا انگشت خود را بین لبهای داخلی و خارجی واژن برده از پایین تا بالا به سمت کلیتوریس بچرخانید. در اینجا و بعد از انجام همه اینکارها او دیگر منتظر ورود آلت شماست و مطمئنا" لذت زیادی از آن خواهد برد
همه از اینکه بدنشان توسط فرد دیگری از روی احساس لمس و نوازش شود لذت فراوانی میبرند. چنانچه ماساژ بدن توسط شریک جنسی و یا فرد مورد علاقه شما انجام شود، آنگاه لذت آن برای شما چند برابر خواهد بود.
گاهی ماساژ فقط برای رفع خستگی انجام میشود. ولی گاهی هم انجام ماساژ میتواند مقدمه عشق بازی و سکس باشد. حتما" برای یکبار هم که شده لذت یک سکس واقعی به دنبال عشق بازی و ماساژ خوب را تجربه کنید.
برای انجام این کار مفرح در اتاق خوابتان شما باید با چند تکنیک ساده آشنا باشید. در اینجا ما چند نکته ساده را به شما آموزش میدهیم تا شبی خوب و بیادماندنی با یکدیگر داشته باشید!

1- ابتدا یک روغن ماساژ مرغوب تهیه کنید. روغن ماساژ نباید خیلی چرب باشد تا باعث ناراحتی شما بشود. از طرف دیگر این روغن نباید به سرعت هم جذب پوست شود، تا شما بتوانید به کمک آن مدت زیادی بدن یکدیگر را بمالید. همچنین روغن ماساژ نباید بوی زننده و نامطبوعی هم داشته باشد. ممکن است بتوانید روغن یا لوسیونهایی با عطرهای گوناگون که عطر بعضی از آنها بسیار محرک هم هست، تهیه کنید.

2- محیط مناسب: چراغها را خاموش کرده، چند شمع یا چراغ خواب با نور کم روشن کنید. هیچ عاملی که آرامش شما را برهم بزند نباید در محیط وجود داشته باشد. در صورت تمایل میتوانید یک موزیک ملایم و مورد علاقه تان را پخش کنید.

3- بهتر است لباسهای خود را در آورده و بدنتان را با حوله بپوشانید تا بتوانید در زمان مناسب به راحتی لخت شوید. برای شروع مقدار کمی از روغن مخصوص ماساژ روی دستها ریخته و ابتدا بدن خودتان را ماساژ دهید! پشت گردن، شانه و بازوها را به آرامی با نوک انگشت بمالید.بهتر است فک و شقیقه خود را هم با حرکات دایره ای بمالید تا عضلات این نواحی شل شود. بعد از اینکه قسمتهایی از بدن خود را مالش دادید حالا دستهای شما آماده ماساژ طرف مقابل است.

3- شریک جنسی شما باید با بدن لخت یا نیمه لخت روی شکم بخوابد. مطمئن شوید که او کاملا" راحت است. مقدار زیادی از روغن ماساژ را روی سراسر پشت او ریخته و با کف دستهایتان آنرا پخش کنید. مراقب باشید که فشار زیادی به بدن او وارد نکنید زیرا موجب ناراحتی وی خواهید شد. بدن او را به آهستگی و بطور عمیق مالش دهید. بیاد داشته باشید که این عمل را حتما" باید با احساس انجام دهید. به او این اختیار را هم بدهید که هر وقت که خواست بدن شما را ماساژ بدهد. هرگز گوشت بدن یکدیگر را چنگ نزنید. بدن طرف مقابل را به آرامی فشار داده و گاهی قسمتهایی از آنرا به نرمی درست مثل حالت نیشگون گرفتن، بین انگشتانتان بگیرید.

4- ماساژ را از ناحیه پشت گردن او شروع کرده به سمت شانه ها پایین بیایید. مراقب باشید که گردن او را زیاد فشار ندهید. بازوهای او را از هم باز کرده و ماهیچه های بازو را با نوک انگشتانتان به آرامی ماساژ دهید. بعد از دو طرف از سمت بازو به سمت ستون مهره ها بیایید ولی روی خود استخوان مهره ها زیاد فشار نیاورید. اطراف مهره ها را در دو طرف بمالید و همینطور به سمت استخوان دنبالچه پایین بیایید. مراقب باشید که قسمت انتهایی مهره ها بسیار حساس است و نباید آنرا زیاد فشار دهید.

5- بعد از ماساژ بازو و پشت، حالا به سراغ پاها بروید. مخصوصا" قسمت داخلی رانها را که فوق العاده حساس است با دقت بمالید. از ران تا ساق پا و نوک انگشتان را با ظرافت نوازش کنید.

6- پشت او را طوری ماساژ بدهید که گاهی سینه شما با پشت و کمر او تماس پیدا کند. انجام این عمل نقش زیادی در تحریک جنسی طرف مقابل دارد. همچنین در بین ماساژ میتوانید سایر قسمتهای بدن خود را هم به او بمالید! هر از چند مدت یکبار بازدم خود را روی بدن او بدمید. تماس هوای گرم بازدمی شما به او آرامش میبخشد. همچنین گاهی بدن خود را به او چسبانده و گوشهای او را به آرامی بمکید یا اینکه بخورید.

7- و مثل همیشه: هیچوقت کلمات محبت آمیز و عاشقانه به همراه بوسه های داغ را از یاد نبرید!

بیاد داشته باشید که انجام یک ماساژ صحیح علاوه بر زدودن خستگی از بدن شما، میتواند تاثیر شگرفی در روح و روان داشته و ضمن ایجاد آرامش ذهنی، لذت سکس را برای شما دوچندان سازد. ماساژ همواره بعنوان یکی از بهترین مقدمات سکس و معاشقه مورد توجه زوجها بوده و تاثیر زیادی در رضایت جنسی و تسهیل ارگاسم رسیدن زن دارد

بیشتر مردان چه بخاطر بچه دار شدن و چه بخاطر لذت بردن از انزال، تمایل به افزایش مقدار اسپرم خود دارند. به نظر برخی زیاد بودن حجم مایع منی میتواند نشان دهنده سلامت جسمی باشد. صرف نظر از صحت و سقم این گفته، بدون شک افزایش حجم منی میتواند لذت ارگاسم را بیشتر و مدت آنرا طولانی تر نماید. بعلاوه افزایش تولید اسپرم در بیضه میتواند میل جنسی شما را هم بیشتر سازد.
شما امروز در این مقاله نکات سودمندی در مورد افزایش مایع منی خواهید آموخت.

1- ترک سیگار: سیگار علاوه بر تمام مضراتی که دارد، مقدار اسپرم شما را کاهش میدهد. گاهی مقدار اسپرم افراد سیگاری حدود 22 درصد کمتر از سایرین است.

2- لباس زیر راحت و گشاد بپوشید: علت اینکه بیضه ها درون کیسه ای خارج از بدن قرار دارند این است که باید دمای آنها چند درجه خنک تر از دمای بدن باشد. بهمین خاطر پوشیدن لباس زیر و شورت تنگ که بیضه ها را به بدن شما میچسباند کار مناسبی نیست. اگر بتوانید بهتر است شبها لخت بخوابید.

3- تغذیه مناسب داشته باشید: بدون شک بعضی از غذاها روی تولید مایع منی اثر دارند. غذاهایی که چربی کم و کربوئیدرات و پروتئین فراوان دارند بعلاوه سبزیجات وغلات موجب تقویت منی میشوند. ورزش به همراه تغذیه سالم، باعث تضمین سلامتی شما میشود.

4- سعی کنید بجای استمنا بیشتر سکس داشته باشید: هر چقدر تعداد دفعات انزال شما بیشتر باشد(مانند حالت جلق زدن هر روز) حجم و غلظت منی شما کمتر خواهد شد.

5- اجتناب از مصرف مشروبات الکلی: الکل به علت اثر روی کبد باعث افزایش سطح هورمون استروژن(هورمون زنانه) در بدن شده و کاهش میل جنسی و مقدار مایع منی را بدنبال دارد.

6- تمرین حرکات ورزشی کجل: هرچند این تمرینات اثری روی مقدار اسپرم ندارد، ولی به کمک آن میتوانید قدرت پرتاب منی خود را بیشتر کنید و لذت بیشتری از انزال ببرید.

7- ویتامین ها و مکملهای غذایی: ماری ژوانا و بعضی داروها موجب کاهش اسپرم میشوند. در مقابل مکمل های غذایی طبیعی هم هستند که تولید منی را بیشتر میکنند.مانند:
کارنیتین:در گوشت قرمز و شیر وجود دارد.
فولیک اسید:
آرژینین:در آجیل، کنجد، تخم مرغ و گوشت وجود دارد و تقویت کننده منی است.
ویتامین ایی و سلنیوم: این دو ماده نیز باعث افزایش تولید منی میشوند
دانستن این نکته که زنها چقدر مردها را بخاطر ناموفق بودن و عدم رضایت کافی در سکس مقصرمیدانند، خیلی جالب است. اکنون بعد از تحقیق و بررسی بسیار و بحث و گفتگو با دوستان و همکلاسیها، حتی دوست دخترها! من میتوانم لیستی از فانتزی های شهوانی زنها و انتظارات آنها از مردها را به شما ارائه دهم:

1- توجه کامل به تمام بدن او: بسیاری از دخترها و زنها دوست دارند که مردشان به تمامی بدنشان توجه داشته باشد و فقط متوجه اندامهای جنسی نباشد. بعضی از اظهار نظرهای خانمها در این مورد از این قرار است:
« من میخواهم او سراسر بدن من ازمچ پا تا پشتم را ببوسد و لیس بزند»
« من دوست دارم مرد نواحی حساس دیگر بدنم غیر از واژن را هم تحریک کند»
اگرشما کمی وقت صرف نوازش داخل رانها یا بوسیدن دست او بکنید مفید است.بعلاوه او هم به همین روش شما را تحریک میکند و به این ترتیب هردو شما بعدا" از نزدیکی لذت بیشتری خواهید برد.
2- استفاده از لبها: زنها جملات تحریک کننده را خیلی دوست دارند. گفتن عبارتها و جملاتی مانند:«حالا کمی سمت راست را تحریک کن» یا «حالا بیا بالا» اووه و بله. زنها دوست دارند موقع سکس صدای حاکی از رضایتمندی شما را بشنوند تا مطمئن شوند آنچه را که برای شما انجام میدهند خوب است.
بعلاوه آنها دوست دارند موقع سکس شما با آنها صحبت کنید،آنها را ببوسید و پایین بروید و سکس دهانی انجام دهید، با انگشتتان آنها را تحریک کنید، و در موقع مناسب آلت خود را وارد واژن کنید. ولی بعد از انجام نزدیکی بازهم با لبهایتان مشغول آنها باشید!و باز هم کلمات محبت آمیز بگوئید و دوباره آنها راببوسید.
3- موقع سکس با آنها مانند یک فاحشه رفتارکنید!: بسیاری از خواسته ها و رویاهای سکسی خانمها هرگز تحقق نمی یابد.بعضی از آنها میگویند : دیگر از اینکه در اتاق خواب یک خانم محترم باشیم و با ما به نرمی رفتارکنند، خسته شده ایم!ما دوست داریم مردمان با ما خشن تر و حتی شایدگاهی سکس کند!
البته استنباط من این است که عده ای از خانمها دوست دارند در اتاق خواب قدری هرزگی جنسی ببینند تا بدون ملاحظه و تعارف بتوانند سکس کنند و از آن لذت ببرند. البته آنها از این نکته هم میترسند که مردشان با آنها در بیرون از اتاق خواب نیز همانطور رفتارکند!!
4- سخنان نیش دار و گزنده: بعضی از زنها دوستدار کلمات و سخنان نیش دار و گاهی حتی بی ادبانه ای هستند که در سایر مواقع از شنیدن آن شرمنده میشوند. در واقع آنها میخواهند مرد تعارف را کنار بگذارد و با آنها در مورد سکس، بی پرده سخن بگوید.
5- در رختخواب به آنها حمله کنید! : من با هر زنی که در این باره صحبت کردم خواستار هجوم و حمله به او بهنگام سکس بود.حتی بعضی از آنها از خشونت به هنگام سکس مانند: ضربه زدن، کشیدن موها احساس رضایتمندی میکردند.
البته منظور من این نیست که شما به خانه بروید و همسرخود را کتک بزنید!بلکه منظور این است که هنگام انجام عمل جنسی قدری نرمی و لطافت را کنار بگذارید و خشن تر با او سکس کنید.بدون شک هیچ زنی از اینکه شوهر پرخاشگری داشته باشد لذت نمیبرد
هر چقدر هم که از شروع زندگی مشترک شما و همسرتان زمان گذشته باشد، بازهم شما همیشه شروع کننده سکس هستید. هرچند مردها از پیش قدم شدن برای سکس هیچ ابایی ندارند ولی همه آنها دوست دارند که گاهی هم زن اولین قدم را برای شروع بردارد.
در حقیقت مردها هیچوقت نمیفهمند که چرا بعضی از زنها هرگز به هنگام احساس تحریک جنسی و شهوت، از آنها تقاضای سکس نمیکنند؟
برای خودداری زنها در ابراز تمایل و اقدام برای شروع سکس دلایل متعددی وجود دارد که در اینجا شایعترین آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. شما با بکار گیری چند نکته ساده میتوانید بر این اشتباه زن فایق آمده و او را وادار سازید که حداقل در نیمی از موارد برای انجام سکس با شما پیش قدم شود.

1- اغلب زنها احساس میکنند که اجباری برای شروع سکس ندارند. آنها میدانند که مرد هر وقت که بخواهد تقاضای خود را برای سکس مطرح میکند و آنها خواسته مرد را برآورده خواهند کرد. وقتی که همیشه شما درخواست کننده سکس باشید، دیگر زن اجباری برای خودش در اینکار نخواهد دید و احساس میکند که هرگز مجبور به شروع سکس نخواهد بود.
برای حل این مشکل شما باید گاهی خویشتن دار باشید تا ارزش شما مشخص شود! اگر شما قبلا" در هفته چند بار سکس داشته اید حالا زن در همین فاصله زمانی منتظر شماست. در طول هفته او را با بوسه های شهوانی و ماساژ تحریک کنید و هنگامیکه احساس کردید که خوب تحریک شده است، زیرکانه خود را کنار بکشید و بکار دیگری غیر از سکس مشغول شوید. اگر یک هفته به اینکار ادامه دهید مطمئن باشید آنقدر او را تحریک کرده اید که مطمئنا" دیگر شب جمعه، شما را راحت نخواهدگذاشت!!

2- در برخی از جوامع عقب افتاده این تصور وجود دارد که فقط زنهای هرزه و بدکاره شروع کننده سکس هستند. لذا درخواست سکس از جانب زن یک پدیده زشت محسوب شده و همه از آن رویگردانند. در چنین شرایط فرهنگی، زن میپندارد که در صورت پیش قدم شدن برای شروع سکس، از جانب مرد متهم به هرزگی و فساد شده و ممکنست از سوی او رانده شود.
شما باید ریشه چنین تفکری را در ذهن او بخشکانید. فقط کافی است یکروز برای او توضیح دهید که چگونه و با انجام چه کارهایی توسط وی، تحریک میشوید و به او بگویید چون شما زن و شوهر هستید شروع سکس توسط او به هیچ وجه عیبی نداشته و شما را خیلی خوشحال میکند. منتظر برداشتن اولین قدم از سوی همسرتان باشید و او را بخوبی در مورد رفتاری که انجام میدهد راهنمایی کنید. وقتی او نشانه های لذت را در وجود شما ببیند و مورد تشویق قرار گیرد، کلیه افکار پوسیده قبلی را بدست فراموشی خواهد سپرد.

3- بعضی از زنها بخاطر ترس از طرد شدن ازسوی مرد، هرگز برای شروع سکس پیش قدم نمیشوند. آنها همیشه از بابت واکنش منفی از سوی مرد نگرانند و میترسند عملی را انجام دهند که مورد پسند و رضایت مرد نباشد.
برای غلبه بر چنین احساسی باید او را مرتب مورد تشویق قرار دهید. مثلا" اگر زن دست خود را روی ران شما گذاشت، دستش را همانجا بگیرید یا اگر شما را بوسید، شما هم با بوسه های آتشین پاسخ او را بدهید و همین طور او را مرحله به مرحله جلو ببرید.
به این ترتیب با واکنش مناسب به تحریکات او میتوانید اعتماد به نفس زن را بالا برده و ترس او را از بین ببرید. بعد از مدتی زن میتواند براحتی خودش سکس را شروع کند. برای کمک بیشتر به او بهتر است برایش توضیح دهید که از انجام چه کارهایی در سکس لذت بیشتری میبرید. او با کمال میل آنها را برای شما انجام خواهد داد. بیاد داشته باشید که هرگونه عکس العمل ناخوشایندی از جانب شما ممکن است تاثیر منفی و غیرقابل جبرانی در ذهن او بجا بگذارد.

4- گاهی ممکن است زن سرحال نبوده و دل و دماغ برای سکس نداشته باشد. کاهش میل جنسی در زن یا عدم جذابیت مرد برای او، همه میتوانند باعث شوند تا زن به بهانه های گوناگون مثل سردرد یا احساس کسالت از انجام عمل جنسی سرباز زند.
بی میلی جنسی در زن مشکلترین و سخت ترین موضوعی است که شما با آن مواجه میشوید. ابتدا باید مشخص کنید که علت بی علاقگی زن به سکس چیست، سپس درصدد رفع علت آن برآیید. اگر به مرور زمان و بتدریج علاقه او نسبت به شما کم شده باشد، باید علت آنرا دقیقا" بررسی نموده و موقعیت خود را تثبیت کنید. اگر سکس برای شما عادی شده،سعی کنید تا روش سکس خود را عوض کنید و جذابیت بیشتری به آن بدهید. بزودی خواهید دید که تمایل همسرتان برای سکس با شما بالا خواهد گرفت.
درصورتیکه شما جذابیت سابق خود را برای او از دست داده و برایش عادی شده اید، باید مجددا" به حال و هوای گذشته برگردید و مجددا" صفات جذاب و مورد علاقه او و خواسته هایش را در خود زنده کنید.به این ترتیب خیلی زود آتش عشق و علاقه او نسبت به شما دوباره شعله ور خواهد شد.

با کمی صبر و پشتکار و بکار گیری نکات بالا شما میتوانید حتی خجالتی ترین زنها را هم وادار کنید تا در برخورد باشما برای شروع سکس پیش قدم باشند.

هر چقدر هم که از شروع زندگی مشترک شما و همسرتان زمان گذشته باشد، بازهم شما همیشه شروع کننده سکس هستید. هرچند مردها از پیش قدم شدن برای سکس هیچ ابایی ندارند ولی همه آنها دوست دارند که گاهی هم زن اولین قدم را برای شروع بردارد.
در حقیقت مردها هیچوقت نمیفهمند که چرا بعضی از زنها هرگز به هنگام احساس تحریک جنسی و شهوت، از آنها تقاضای سکس نمیکنند؟
برای خودداری زنها در ابراز تمایل و اقدام برای شروع سکس دلایل متعددی وجود دارد که در اینجا شایعترین آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. شما با بکار گیری چند نکته ساده میتوانید بر این اشتباه زن فایق آمده و او را وادار سازید که حداقل در نیمی از موارد برای انجام سکس با شما پیش قدم شود.

1- اغلب زنها احساس میکنند که اجباری برای شروع سکس ندارند. آنها میدانند که مرد هر وقت که بخواهد تقاضای خود را برای سکس مطرح میکند و آنها خواسته مرد را برآورده خواهند کرد. وقتی که همیشه شما درخواست کننده سکس باشید، دیگر زن اجباری برای خودش در اینکار نخواهد دید و احساس میکند که هرگز مجبور به شروع سکس نخواهد بود.
برای حل این مشکل شما باید گاهی خویشتن دار باشید تا ارزش شما مشخص شود! اگر شما قبلا" در هفته چند بار سکس داشته اید حالا زن در همین فاصله زمانی منتظر شماست. در طول هفته او را با بوسه های شهوانی و ماساژ تحریک کنید و هنگامیکه احساس کردید که خوب تحریک شده است، زیرکانه خود را کنار بکشید و بکار دیگری غیر از سکس مشغول شوید. اگر یک هفته به اینکار ادامه دهید مطمئن باشید آنقدر او را تحریک کرده اید که مطمئنا" دیگر شب جمعه، شما را راحت نخواهدگذاشت!!

2- در برخی از جوامع عقب افتاده این تصور وجود دارد که فقط زنهای هرزه و بدکاره شروع کننده سکس هستند. لذا درخواست سکس از جانب زن یک پدیده زشت محسوب شده و همه از آن رویگردانند. در چنین شرایط فرهنگی، زن میپندارد که در صورت پیش قدم شدن برای شروع سکس، از جانب مرد متهم به هرزگی و فساد شده و ممکنست از سوی او رانده شود.
شما باید ریشه چنین تفکری را در ذهن او بخشکانید. فقط کافی است یکروز برای او توضیح دهید که چگونه و با انجام چه کارهایی توسط وی، تحریک میشوید و به او بگویید چون شما زن و شوهر هستید شروع سکس توسط او به هیچ وجه عیبی نداشته و شما را خیلی خوشحال میکند. منتظر برداشتن اولین قدم از سوی همسرتان باشید و او را بخوبی در مورد رفتاری که انجام میدهد راهنمایی کنید. وقتی او نشانه های لذت را در وجود شما ببیند و مورد تشویق قرار گیرد، کلیه افکار پوسیده قبلی را بدست فراموشی خواهد سپرد.

3- بعضی از زنها بخاطر ترس از طرد شدن ازسوی مرد، هرگز برای شروع سکس پیش قدم نمیشوند. آنها همیشه از بابت واکنش منفی از سوی مرد نگرانند و میترسند عملی را انجام دهند که مورد پسند و رضایت مرد نباشد.
برای غلبه بر چنین احساسی باید او را مرتب مورد تشویق قرار دهید. مثلا" اگر زن دست خود را روی ران شما گذاشت، دستش را همانجا بگیرید یا اگر شما را بوسید، شما هم با بوسه های آتشین پاسخ او را بدهید و همین طور او را مرحله به مرحله جلو ببرید.
به این ترتیب با واکنش مناسب به تحریکات او میتوانید اعتماد به نفس زن را بالا برده و ترس او را از بین ببرید. بعد از مدتی زن میتواند براحتی خودش سکس را شروع کند. برای کمک بیشتر به او بهتر است برایش توضیح دهید که از انجام چه کارهایی در سکس لذت بیشتری میبرید. او با کمال میل آنها را برای شما انجام خواهد داد. بیاد داشته باشید که هرگونه عکس العمل ناخوشایندی از جانب شما ممکن است تاثیر منفی و غیرقابل جبرانی در ذهن او بجا بگذارد.

4- گاهی ممکن است زن سرحال نبوده و دل و دماغ برای سکس نداشته باشد. کاهش میل جنسی در زن یا عدم جذابیت مرد برای او، همه میتوانند باعث شوند تا زن به بهانه های گوناگون مثل سردرد یا احساس کسالت از انجام عمل جنسی سرباز زند.
بی میلی جنسی در زن مشکلترین و سخت ترین موضوعی است که شما با آن مواجه میشوید. ابتدا باید مشخص کنید که علت بی علاقگی زن به سکس چیست، سپس درصدد رفع علت آن برآیید. اگر به مرور زمان و بتدریج علاقه او نسبت به شما کم شده باشد، باید علت آنرا دقیقا" بررسی نموده و موقعیت خود را تثبیت کنید. اگر سکس برای شما عادی شده،سعی کنید تا روش سکس خود را عوض کنید و جذابیت بیشتری به آن بدهید. بزودی خواهید دید که تمایل همسرتان برای سکس با شما بالا خواهد گرفت.
درصورتیکه شما جذابیت سابق خود را برای او از دست داده و برایش عادی شده اید، باید مجددا" به حال و هوای گذشته برگردید و مجددا" صفات جذاب و مورد علاقه او و خواسته هایش را در خود زنده کنید.به این ترتیب خیلی زود آتش عشق و علاقه او نسبت به شما دوباره شعله ور خواهد شد.

با کمی صبر و پشتکار و بکار گیری نکات بالا شما میتوانید حتی خجالتی ترین زنها را هم وادار کنید تا در برخورد باشما برای شروع سکس پیش قدم باشند.
پرده بكارت يك غشا نازك ، همراه با سوراخ يا سوراخهايي براي عبور جريان خونريزي عادت ماهيانه از درون آن ، و چيزي كه بطور مشخص ورودي واژن زنان رو مسدود كرده است. اينكه موجوديت و مفهوم پرده بكارت چيست يكي از اسرار جاودانه و نهفته در بدن زنان است. اگرچه كه بنظر نميرسد اين بخش وظيفه خاصي داشته باشد، و چيز مشهود اينستكه بافت پرده تنها باقي مانده از پروسه رشد و شكل گيري واژن باشد.از نظر روان شناسي بنظر مي آيد كه اين بخش باعث مي شود كه جرم و چرك نتوانند وارد سطح داخلي واژن گردند. حتي مي توان گفت كه در بچه ها و اطفال ، پرده ميتونه تا حدي يك نقش محافظتي رو در برابر وارد شدن اشيا بداخل واژن رو بازي نمايد. در بعضي مواقع مشاهده ميزان آسيب به پرده ميتونه دليل بر وجود رابطه نامشروع و يا حتي دال بر مورد آزار واذيت قرار گرفتن نيز تلقي گردد. در طول تاريخ فرهنگهاي بسياري رو مي توان ديد كه دراونها داشتن روابط جنسي خارج از چهارچوب ازدواج ، غير قانوني مي باشد. در اين فرهنگها دست نخورده بودن پرده دال بر نداشتن رابطه جنسي براي فرد تلقي ميگردد. ارتباط ياد شده امروزه دليل برخورد بين فرهنگ و روان گرديده است.
اما از نظرعلمي مفهوم دست نخورده بودن پرده بيشتر به يك افسانه غير واقعي مي ماند. دليل آن هم اين است كه پرده داراي انواع گوناگوني از نظر شكل ، ضخامت و اندازه مي باشد. حتي ازانواع آن ميتوان به نوع حلقوي آن اشاره كرد كه پرده تمامي ورودي داخل واژن را مسدود ميكند و تنها يك سوراخ در ميان آن قرار دارد. يا ميتوان به پرده جداره دار اشاره كرد كه داراي شكافهاي باريكي در قسمت مركز به پايين آن ميباشد. اكثر پرده ها تمامي بخش ورودي واژن را پوشش نميدهند و همواره داراي منافذي براي خروج خون و مواد زائد در طول مدت عادت ماهيانه هستند.اما در بعضي موارد نادر پرده مي تواند قطور باشد و يا بدون سوراخ بوده و يا تمامي بخش ورودي واژن را پوشش دهد. اينگونه پرده ها احتمالاٌ اجازه قائدگي و يا نفوذ آلت جنسي مرد در زمان آميزش جنسي و ياهر چيزي كه بخواهد وارد واژن گردد را نخواهند داد. در اينصورت در زمان سيكل ماهيانه خونريزي صورت نخواهد گرفت و نتيجه آن پر شدن واژن از خون خواهد بود كه اين خون ميتواند به سمت رحم حركت كرده و موجبات دردسر را براي فرد فراهم آورد. اگرچه كه پزشكان اين مانع را با يك جراحي ساده و ايجاد شكاف برطرف خواهند كرد.
از آنجا كه پرده بكارت ميتواند داراي اشكال مختلف باشد ، بايد دريافت كه بازبيني آن نميتواند دليلي محكمي براي اثبات اين مورد باشد كه فرد داراي رابطه جنسي بوده است يا خير. اين قضاوت نادرست ميتواند براي افرادي هم كه پرده آنها در اثر فعاليتهاي ورزشي ، خودارضايي ، استفاده از تامپسون ، كشيدگي بيش از حد ، نبود مادر زادي ، تستهاي پزشكي و غيره باشد نيز بيجهت منظور گردد و آنها را دچار دردسر گرداند. حتي بسياري از مدارك از اين حكايت ميكند كه پاردگي پرده در اثر كشيدگي بيش از حد در فعاليتهايي مانند رقص ، ژيمناستيك و يا اسب سواري نيز شايع است. حتي گونه اي پرده نيز وجود دارد كه بسيار انعطاف پذير بوده و در اثز ورود آلت جنسي يا جسم خارچي به واژن ، آن بكناري زده خواهد شد و ممانعتي ايجاد نخواهد كرد. در ادامه بايد ياد آور شد كه پارگي پرده ممكن است با مقداري درد و مدتي خونريزي همراه باشد ولي موارد بسياري نيز وجود دارد كه پرده بدون درد و خونريزي پاره گرديده است

این سوال برای آقایان و خانمها همیشه مطرح بوده که آیا خانمها هم انزال داشته و مایعی از خود دفع میکنند؟ خانمها بهنگام ارگاسم، مایعی از غدد بارتولن ( در داخل واژن ) خود دفع می نمایند. نظرغالب براین است که تحریک نقطه جی میتواند به دفع مایع بهنگام ارگاسم منجرشود. البته برخی از دخترها حتی با سکس دهانی و یا تحریک دست هم میتوانند چنین مایعی دفع کنند.
مقدارمایع دفع شده کاملا متغیراست. این مایع بهنگام خروج گرم،چسبنده و کمی تیره رنگ است.
در عوام فکر میکردند که این ماده از پیشابراه ترشح میشود ، اما این مسئله اصلا صحت ندارد و این ماده صرفا از واژن ترشح شده و جنبه پزشکی دارد. (برای لیز کردن مجرا و ورود راحت اسپرم به داخل رحم میباشد ).
شناسائی طرز ترشح برای رساندن زن به ارگاسم کاملا مهم است .برای این منظور اصولی را برای شما ذکر میکنیم :

اصل اول:
در ابتدا خیلی مهم است که سکس شما در محیطی آرام و بدون استرس صورت گیرد. بعلاوه باید ارتباط شما صمیمانه و راحت باشد. اهمیت این موضوع از آن جهت است که موقع ارگاسم، خانمها احساسی مشابه دفع ادرار دارند، بنابراین شما با اطمینان بخشیدن به او از اینکه هیچ اتفاق بدی نمی افتد و مانع شدن از ایجاد اضطراب در او بخاطر این احساس میتوانید شانس ارگاسم را در شریک جنسیتان بالاتر ببرید.

اصل دوم:
با استفاده از نوک انگشتتان در داخل واژن به فاصله یک بند انگشت قسمت اسفنجی را پیداکنید. میتوانید انگشت دیگرخود را هم وارد واژن کرده و این نقطه را به سمت بالا مالش دهید. فشار کمی به آن وارد کنید. همین موقع ممکن است به او احساس دفع ادرار دست دهد. این حالت دقیقا برابر با ارگاسم است .

قدم سوم:
همزمان با تحریک نقطه جی ( نقطه ای که در بالا ذکر شد) از داخل واژن، با انگشت دیگرخود کلیتوریس را هم تحریک کنید. از او بخواهید تا ماهیچه های لگنی خود را منقبض کند. با دست شکم او را نوازش کنید.
با تمرین این روش میتوانید لذت زیادی از سکس خود ببرید و ارگاسم را برای او لذتبخش تر کنید.

//

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر