۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

پایه ریزی تشکیل یک زندگی موفق ومشترک و اذیت و آزار کودکان توسط مادران و پدران نادان



پایه ریزی تشکیل یک زندگی موفق ومشترک و اذیت و آزار کودکان توسط مادران و پدران نادان

پایه ریزی تشکیل یک زندگی موفق ومشترک
و اذیت و آزار کودکان توسط مادران و پدران نادان
من بر این باور هستم که هیچ زنی مالک هیچ مردی نیست و ناموس هیچ کسی نیست و هیچ کسی نمیتواند خود را مالک کسی دیگر را بداند اما آنچه مهم است ضوابط اجتماعی رعایت یکدیگر تفاهم و درک یکدیگر و
مسئول بودن در کارها و رفتارها با یکدیگر و صداقت وصادق بودن با یکدیگر
است. زن در زندگی مشترکش با مرد درشکل گیری شخصیت مرد نقش برجسته ای دارد و باز هم مرد همینطور است در زندگی و در شکل گیری شخصیت زن نقش برجسته ای دارد این هم میتوانند شخصیت یکدیگر را تقویت و عزت به بخشند و هم میتوانند در شکل گیری شخصیت یکدیگر منفی باشند البته این برمیگردد به علم و سواد این دو شریک زندگی و تا چه سطحی سوادشان و علمشان بالا باشد سواد و آگاهی نقش مهمی دارد در زندگی مشترک دو انسان
و باز این دو شریک زندگی میتوانند در باره شکل گیری شخصیت یکدیگر مخربترین باشند و شخصیت یکدیگر را به بی راهه بکشانند البته انسانهای هوسباز در زندگی خویش هرگز موفق نیستند چون خیلی آسان و به این سادگی هر لحظه عوض میشوند چون نادان هستند عقل شان زیر سیطره ی هوسشان قرار گرفته است عقل و منطق ندارند هوسشان مهمتر است تا عقلشان هرگز عقل به کار نمیبرند بلکه دنبال هوسشان هستند.
البته منظورم این نیست که نباید دنبال عشق و علاقه خویش نباشند اما با شروع هر کاری و با خود کمی فکر کنند بعد دست به کاری بزنند.
البته انسانهای که قدرت هوسشان از عقلشان بیشتر است به هیچ عنوان برنامه ندارند و نمیتوانند در باره هیچ کاری برنامه ریزی کنند همیشه ریخته و پیخته به هر دری میزنند هر لحظه چیزی برایشان فراهم شد خود را به آن میزنند چرا چون صاحب یک تفکر مستقل و سالم نیستند.
و باز مادران و پدران نادان میتوانند در برهم زدن شکل گیری شخصیت
کودک خویش نقش مخربی داشته باشند البته مادر نقشش بیشتر است تا مرد در این کشورهای اروپایی تا مردان زنان از مردان جدا میشوند و هر روز مردی تازه ناشناخته وارد خانه میشود بر روح و روان کودک ضربه میزند همین کودکی که در خواب با خود حرف بزند بدانید آن حرف زدن بر اساس آزاری است که از دوستان مادرش به او زده شده است مادر میتواند مست کند مردی که تازه با خانم آشنا شده است میتواند در آن لحظه کودک را مورد آزار جنسی قرار بدهد و بر روح و روان کودک آزار برساند اما چون مادر نادان است و بر هیچ نوع علم و آگاهی اجتماعی آگاهی ندارد کودک را در جای خویش میبیند اما نمیداند او دارد کودک خویش را آزار میدهد کودک پاک و شیرین باید هرروز شاهد مردی تازه و ناشناخته باشد که به درون خانه وارد میشود برای او ناگوار و بسا دردناک است. مادر این مرد کی است ؟ مادر برو ساکت باش دوست من است کودک سئوال میکند خوب مادر شما چند تا دوست دارید اینها با ما مهربان نیستند؟
شب کودک از خواب بیدار میشه میبیند که مرد تازه وارد با مادرش سکس میکند کودک با درد و رنج خویش به خواب میرود هزاران درد و رنج به درون این گل وارد میشود بله زندگی برای افراد نادان ساده نیست و خالی از درد و رنج نیست.
بخاطر محدودیتهای چهارچوب سخت خانواده بیشتر کسانی که کودکانشان یا معتاد میشوند و یا مورد سواستفاده جنسی قرار میگیرند زنانی هستند از خاورمیانه آمده اند چرا چون آزادی آنها در آن کشور و باز در چهارچوب خانواده و توسط مردان کور همیشه در محدودیت بوده است.
یعنی مقصر اصلی هردو جنس هستند زن و مرد هردو مقصر هستند در این باره
البته در این زمینه تنها زنان مقصر نیستند بلکه مردان هم مقصر هستند یعنی هر دو میتوانند مقصر باشند
کودک از دو راه مورد تجاوز روحی و روانی قرار میگیرد 1 مردی که وارد خانه شده است نمیشناسد و دوم میتواند این مرد خطرناک باشد و در هنگامیکه مادر در خواب مستی مشروب قرار گرفته است کودک توسط مردیکه غریبه است مورد آزار جنسی قرار گیرد
یک مادر هوسباز خیلی خطرناک است برای کودک خویش کودک هر روز هر هفته با مردی روبرو میشود برای او آشنا نیست و هرگز ایشان را ندیده است.
شب دختر خرد سال با خویش حرف میزند دردها و رنجهای که مادرش برای او ایجاد نموده است بر زبان می آورد باز شب هنگامیکه مادر مست است و مردی که تازه به خانه وارد شده است میتواند به دختر خردسال تجاوز کند دختر بخاطر بر زبان نمی اورد چون مادرش این مرد را دوست دارد کودکان خویش را قربانی میکند.
خود مادران میتوانند یکی از خوبترینها باشند برای کودکان باز هم میتوانند یکی از بدترینها باشند برای کودک آزاری و آزار کودکان خویش و
مرد متجاوز مادر به درون خانه وارد میکند کودک خویش را به کوره ی آتشی می آندازد که خاموشی ندارد تا روزی که زنده است این درد و رنج در درون این کودک باقی می ماند.
اگر روزی به فهمم که زن قبلی من کودک خویش را آزار بدهد ازش شکایت میکنم و جریمش خیلی سنگین خواهد بود طبق قوانین اتحادیه اروپا و باید بچه از چنین خانمهای گرفت تا خودشان تنها باشند چون در اصل مریض هستند این انسانها.
باید چنین خانمهای تحت مراقبه قرار داد و بعد از مراقبه تحت مداوای رواندرمانی قرار گیرند.
ادامه دارد این مقاله
با تشکر ساموئیل کو کرماشانی

------------------------------
------------------------------
------------------
چگونه با جنس مخالف رابطه سالم داشته باشيم!, معجزه عشق
راههای متعددی برای نیل به یک رابطه ی هدفمند و سالم وجود دارد که برخی از آنها متأسفانه در فرهنگ ملل ما هنوز جا نیفتاده است، در اینجا به این راهکارها اشاره می کنیم:

1- هیچ کس غیر از خودتان مسئول شادی شما نیست! بهتر است اوّل از خودتان بپرسید که چرا هیچ وقت شاد نیستید؟ یکی از دلایل اختلاف در رابطه ها این است که فرد دائماً شاکیست و با روحیه ای ضعیف طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می دهد. تنها کسی که کنترل زندگی شما را بر عهده دارد، خود شما هستید، دقیقاً خودتان هستید که با رویه خود در رابطه ها می توانید روند بد یا خوب بودن آن رابطه را تعیین و ادامه دهید.

2- انعطاف پذیر باشید، به عقاید دیگران احترام بگذارید، هیچگاه دو انسان، عقاید و رفتار یکسان ندارند، بنابراین انتظار نداشته باشید که هر چیزی که می گویید، نفر مقابل آن را براحتی قبول کنید. رابطه ای دو طرفه و سودمند داشته باشید. در قرارهای خود سروقت حاضر شوید، اگر تعهد خاصّی بین خود گذاشته اید مثل ازدواج و ... به تعهدات خود پای بند باشید تا همواره امنیت و اعتماد بین شما برقرار باشد.

3- به دنبال نقاط مشترک رفتاری خود و نفر مقابل باشید تا در این بین، اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت یکدیگر را راحت تر قبول کنید، به این ترتیب هر دو از این رابطه ی دو طرفه لذّت خواهید برد. حقیقت این است که نمی شود در یک رابطه همواره به سود خود روند را پیش ببرید و در ادامه انتظار داشته باشید در این رابطه موفق و پیروز باشید. "اگر می خواهی تو را دوست داشته باشم باید این کار را .... بکنی"، چرا که این توقعات دائماً باعث بحث و جدل می شود، شاید هم وقتی خیالتان راحت شود که با این اختلافات، نهایتاً وی شرط شما را بپذیرید، ولی خوب، این رابطه پابرجا نخواهد بود. به نظرات وتجربیات یکدیگر گوش فرا دهید و آنها را در زندگی خود سهیم کنید. اگر فکر می کنید که نمی توانید این سهیم بودن و دو طرفه بودن رابطه را تحمّل یا ایجاد کنید، این بدان معنیست که هیچ گاه قادر نیستید یک رابطه ی سالم و با پرجا را داشته باشید.

4- همواره به رابطه خود به عنوان یک پدیده و تجربه ی جدید در زندگی بنگرید. مطمئناً طرف مقابل شما نیز تجربیات و ناشناخته هایی سودمند را برای شما دارد و به این ترتیب ناخودگاه هر دوی شما به خودسازی و تکامل نفر مقابل می پردازید و در نهایت با این دید، هر دو طرف از رابطه ی خود راضی و خرسند هستند.

5- شجاع باشید، حسّ خود را بیان و حقایق را قبول کنید. اگر واقعاً او را دوست دارید با طرف خود روراست باشید و احساس درونی خود را بیان کنید. متأسفانه برخی با پنهان کردن علاقه و گذشته یا وقایع کنونی زندگی خود، مجبور به دروغ گفتن های پی در پی و در نتیجه سبب بروز اختلافات و عدم اطمینان در رابطه می شوند.

6- یکدیگر را ببخشید. بخشش یعنی گذشته را فراموش کردن و به فکر حال بودن. در این صورت قادرید بر زندگی کنونی خود مسّلط باشید. در مورد مسائل آینده صحبت کنید و سعی کنید به قول ها و تعهدات اخلاقی بین خود، پای بند باشد. اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، این خود زنگ خطری برای تباهی رابطه ی شماست. هم شما و هم نفر مقابل باید ضمن گذشت از خطاهای یکدیگر، سعی کنید با عدم تکرار آنها، روند جدیدی را شروع کنید. از ناامید شدن، کینه و خشم خودداری کنید. در صورت بروز اختلاف اگر وی از شما خواست او را برای مدّتی تنها بگذارید، به خواسته وی احترام بگذارید، به او وقت دهید و نیازش را در آن لحظه درک کنید.

7- توقعات خود را بازنگری کنید. با خود رو راست باشید و برخی توقعات و انتظارات نابجای خود را به خصوص در موردمسائل مالی، اصلاح کنید. بدانید که هر انسانی در روابط خود همواره به دنبال عشق، مهربانی و آرامش است.

8- مسئولیت پذیر باشید. مسئولیت یعنی: توانایی حل و برطرف کردن مشکلات نفر مقابل، نه سرزنش وی. سعی کنید از همه ی خلّاقیت و قدرت خود برای حل مشکل او استفاده کنید، نه اینکه با سرزنش یا گفتن جمله ی"متأسفم، این مشکل توست!" خود را راحت کنید.

9- همواره از وی و همچنین خود تقدیر کنید. البته که در حین بحث و جدل و اختلاف، تقدیر و تحسین کاری بس مشکل است. بهتر است زمانی که در حالت آرامش هستید، از وی تقدیر کنید و مزایای او را یاد کنید، در نتیجه از آن پس قادرید، در ابتدای شروع بحث و جدل، با شجاعت تعریف و تمجید از نفر خود، آتش اختلاف را در ابتدا خاموش و عشق و حسن نیّت خود را نشان دهید.

10-اشتباهات خود را قبول کنید و معذرت خواهی کنید. در صورت بروز اختلاف یا بحث و جدل، بهتر است از یکدیگر فرصت بررسی را در مورد اشتباهاتی که شما یا او مرتکب شده است، بخواهید. بعد از 5 یا 10 دقیقه آرامش، اگر از قصور از شما بوده است، علّت عصبانیت و ناراحتی خود را صادقانه به وی بگویید، از اینکه او کاری را بر خلاف میل شما یا تعهداتتان انجام داده است یا ... صحبت کنید. از او نیز بخواهید که ضمن بررسی رفتار خود، منصفانه به شما توضیح دهد، در واقع با این کار ضمن کمک به ثبات و تقویت رابطه ی خود، به نوعی الگویی برای او می شوید تا در صورت وقوع تقصیر از طرف شما، او نیز همچین برخورد مناسبی را داشته باشد.

11-برای یکدیگر وقت بگذارید. خیلی مهم نیست که این وقت کجا و به چه کاری مشغول باشید، این زمان می تواند با ورزش، سینما، دیدن فیلم در منزل و یا هرچیزی که علائق مشترکتان هست بگذرد، مهم این است که وقت باارزش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهید، با این کار بطور فوق العاده ایی عشق و علاقه ی بین یکدیگر را افزایش می دهید.

12- لبخند را فراموش نکنید. خنده خود دوای هر درد است، ضمن اینکه در هر رابطه ای لبخند صادقانه و روی خوش، ثبات رابطه ی شما را دو چندان خواهد کرد. با چهره ای عبوس و گذراندن زمانی کسل کننده و خسته کننده، تمامی ارزشهای رابطه ی شما زیر سوال می رود و به تدریج دیگر علاقه ای به با هم بودن ندارید.
------------------------------
------------------------------
-


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر