۱۴۰۰ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

تفسیر اشتباه از دو احساس لذت‌بردن و خوشبختی + ویدیو

 



تفسیر اشتباه از دو احساس لذت‌بردن و خوشبختی + ویدیو

https://www.youtube.com/watch?v=tLBJKX5YRiA

ما دچار یک بحران فرهنگی هستیم که از تفسیر اشتباه دو احساس از مهم‌ترین احساسات ‏مثبت‌مان ناشی شده است: لذت‌بردن و خوشبختی. اکثر مردم گمان می‌کنند که این دو احساس دقیقا ‏یکسان هستند، درحالی‌که کاملا باهم متفاوت هستند. خیلی‌ها گمان می‌کنند این‌ها یکی هستند، در ‏اینترنت هم ممکن است معانی چندان متفاوتی برای آن‌ها پیدا نکنید.‏

اما چه تفاوت‌هایی بین لذت و خوشبختی هست؟ به گمان من هفت تفاوت عمده وجود دارد:‏

‏۱- لذت گذرا است، درحالی‌که خوشبختی بلندمدت است.‏
‏۲- لذت مادی است ولی خوشبختی معنوی است.‏
‏۳- لذت گرفتن است، درحالی‌که خوشبختی بخشیدن است.‏
‏۴- لذت را با مادیات می‌توان به‌دست آورد، اما خوشبختی با مادیات به‌دست نمی‌آید.‏
‏۵- لذت را در تنهایی تجربه می‌کنیم، ولی خوشبختی را در گروه‌های اجتماعی.‏
‏۶- لذت افراطی منجر به اعتیاد می‌شود، چه اعتیاد به مواد مخدر و چه اعتیاد به رفتار؛ ‏درصورتی‌که چیزی به‌نام اعتیاد به خوشبختی وجود ندارد.‏
‏۷- و هفتمین تفاوت که مهم‌ترینشان هم هست این است که لذت بر پایه‌ «دوپامین» است ولی ‏خوشبختی بر پایه «سروتونین».‏

این دو بیوشیمی (سروتونین و دوپامین) دو ناقل عصبی هستند. این دو ماده شیمیایی را مغز تولید ‏می‌کند و سلول‌های عصبی از طریق این مواد با یکدیگر در ارتباط هستند. خب، این‌ها چه ربطی به ما ‏دارد؟ دوپامین منجر به تحریک نورون بعدی می‌شود و تحریک مکرر نورون‌ها معمولا به مرگ آن‌ها ‏منجر می‌گردد. بنابراین نورون‌ها یک مکانیزم دفاعی ایجاد کرده‌اند که باعث کاهش تعداد گیرنده‌ها ‏شده تا آسیب را کم کنند.‏

مجری: منظورتان از تحریک‌شدن همان برانگیخته‌شدن است؟

بله، همان برانگیخته‌شدن است. این‌کار سرکوب محرک نامیده می‌شود و مواد شیمایی مختلفی ‏در بدنمان این‌کار را انجام می‌دهند. پس هرچه بیشتر مواد مصرف کنید، میزان تحریک بیشتر می‌شود ‏و درنتیجه گیرنده‌ها کاهش می‌یابد.‏

بنابراین دفعه بعدی برای اینکه به میزان تحریک قبلی برسید مجبور هستید مواد بیشتر و بیشتر و بیشتری ‏مصرف کنید، تا اینکه درنهایت در ازای یک عالمه محرک هیچ‌چیز دستگیرتان نمی‌شود؛ این ‏وضعیت حد مجاز (تلورانس) نامیده می‌شود و اعتیاد وقتی است که نورون‌ها شروع به مردن می‌کنند. ‏اما درعوض سروتونین بازدارنده است نه محرک. گیرنده را مهار می‌کند تا بتواند خرسندی را ‏به‌وجود آورد و قدرت مراقبت را افزایش دهد. بنابراین اصولا نمی‌توانید در مصرف سروتونین ‏زیاده‌روی کنید.‏

مجری: وقتی می‌گویید گیرنده را مهار می‌کند منظورتان چیست؟

یعنی به گیرنده می‌چسبد، اما این فرایند را فراتر از گیرنده فعال نمی‌کند. کاری که سروتونین ‏می‌کند در حقیقت کاهش سرعت نورون‌ها به‌جای سرعت‌بخشیدن به آن‌ها است. این‌کار به فرایند ‏خرسندی منجر می‌شود و اگر بخواهید می‌توانید به احساس یکی‌بودن با جهان برسید که ما آن‌را ‏خوشبختی می‌نامیم. اما یک چیز وجود دارد که سروتونین را کم‌رنگ می‌کند، دوپامین. بنابراین ‏هرچه بیشتر به دنبال لذت باشید، خوشبختی کمتری به‌دست می‌آورید.‏

لاس‌وگاس، خیابان مدیسون، وال‌استریت، سیلیکون‌ولی، واشنگتن‌دی‌سی همه و همه به روشی خاص ‏و هماهنگ اصطلاح خوشبختی و لذت را به‌جای‌هم به‌کار می‌برند و درهم می‌آمیزند تا ما بتوانیم ‏خوشبختی را بخریم. بنابراین آن‌ها می‌توانند آشغال‌هایشان را به ما بفروشند و اقتصاد آمریکا نیز بر ‏همین اساس است، یعنی بر اساس موادعشرت‌طلبانه این‌کار انجام می‌شود. موادی که بر اساس لذت ‏پیش‌میروند نه خوشبختی و در این روند ما قطعا ناراضی‌تر شده‌ایم و مسأله اینجاست که تا پی‌نبریم ‏مشکل از کجاست نمی‌توانیم برطرفش کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر