۱۳۹۷ خرداد ۲۵, جمعه

این سرنخ‌های ظریف افسردگی را نادیده نگیرید





این سرنخ‌های ظریف افسردگی را نادیده نگیرید
طی چند روز اخیر خبر خودکشی کیت اسپید، طراح مد، و آنتونی بوردین، سرآشپز مشهور، بار دیگر توجه جهانی را به سوی بیماری افسردگی معطوف کرده است.

 
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "تودی"، افسردگی عامل خطرآفرین اصلی برای خودکشی است. بنابر گزارش سازمان جهانی بهداشت، این شرایط دلیل اصلی ناخوشی و ناتوانی در جهان نیز محسوب می شود و بیش از 300 میلیون نفر از آن رنج می برند.
 
نرخ ابتلا به افسردگی بین تمام گروه های سنی رو به افزایش است، اما فقدان حمایت برای موضوعات سلامت روانی در ترکیب با ترس عمومی از برچسب‌زنی اطرافیان به معنای آن است که افراد بسیاری درمان مورد نیاز برای زندگی سالم و سازنده را دریافت نمی کنند.
 
برای افراد مبتلا به افسردگی، توانایی صحبت کردن با فردی عزیز یا مورد اعتماد اولین گام برای یافتن درمان و بهبودی است. افسردگی خطر برخی بیماری ها و اختلالات جدی، از جمله اعتیاد، تمایل به خودکشی، دیابت و بیماری قلبی را افزایش می دهد که از بزرگترین قاتلان در جهان محسوب می شوند.
 
همچنین، اگر نگران فردی هستید و فکر می کنید وی به افسردگی مبتلا شده یا قصد خودکشی دارد باید این مساله را ابراز کنید. برخی به اشتباه فکر می کنند که صحبت درباره خودکشی خطر انجام این کار را افزایش خواهد داد، اما در واقعیت این گونه نیست، بلکه می تواند موجب نجات زندگی فرد بیمار نیز بشود.
 
برخی افراد مبتلا به افسردگی ممکن است علائم بسیار شدیدی را تجربه کنند و در پی دریافت کمک باشند. برخی دیگر ممکن است چنان علائم خفیفی داشته باشند که حتی به افسردگی مشکوک نشوند. افراد مبتلا به افسردگی خندان ممکن است در یک نمایش عمومی، محل کار یا کنار خانواده خود حضور داشته و وقت بگذرانند، اگرچه از درون رنج می برند.
 
اگر فردی به ناگاه پس از افسردگی شدید احساس آرامش و شادی را بروز می دهد، این می تواند نشانه ای هشدار دهنده از تصمیم وی برای اقدام به خودکشی باشد.
 
یک باور اشتباه این است که افراد افسرده باید غمگین و ناراحت باشند اما برخی افراد ممکن است با بی حسی یا احساس عصبانیت به جای ناامیدی مواجه باشند.
 
برای تشخیص افسردگی می توانید به سرنخ هایی ظریف توجه داشته باشید، به ویژه اگر حالتی پایدار داشته باشند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود.
 
متوجه تغییراتی در خواب شده اید 
 
آیا تا پیش از این مشکلی در به خواب رفتن و خواب باقی ماندن نداشته اید، اما اکنون دیگر شرایط این گونه نیست؟ آیا تا پیش از این با شش ساعت خواب خوب شبانه عملکرد خوبی در روز بعد از خود ارائه می کردید، اما اکنون دوست دارید بیش از هر زمان دیگری بخوابید؟
 
تغییر در الگوهای خواب می تواند نشان دهنده ابتلا به افسردگی باشد. خواب انرژی مورد نیاز بدن را تامین می کند و امکان ارائه عملکرد خوب فراهم می کند، اما خواب برای افراد مبتلا به افسردگی شرایطی احیاکننده و انرژی بخش نیست و آنها احساس شادابی و سرزندگی نخواهند داشت.
 
همچنین، افراد ممکن است شرایطی به نام بی قراری روانی-حرکتی را تجربه کنند که می تواند موجب بی قراری و ناتوانی در احساس راحتی و آرامش شود.
 
ذهن شما پریشان و سردرگم است 
 
این که افراد از نظر شناختی تا چه اندازه خوب عمل می کنند، عاملی موثر در تفکر و آگاهی ذهن‌ است. گاهی اوقات افراد نمی توانند به مدت 30 دقیقه سر جای خود نشسته و تلویزیون تماشا کنند، کتاب بخوانند یا هر کاری که نیازمند تمرکز است را انجام دهند.
 
یکی دیگر از نشانه های ظریف افسردگی ممکن است شامل نوعی کندی در تفکر، فراموشی و دشواری در تصمیم گیری باشد.
 
شما بیش از حد نگران هستید و بیش از حد فکر می کنید 
 
نام بالینی برای نگرانی و تفکر بیش از حد نشخوار ذهنی (Rumination) است. این شرایط می تواند احتمال ابتلا به افسردگی و طولانی‌تر شدن دوره های افسردگی را افزایش دهد.
 
در نشخوار ذهنی مردم اساسا در یک حلقه موقعیت های منفی تکرار شونده گرفتار می شوند یا موقعیت های عادی را با دیدی منفی در نظر گرفته یا بیش از حد به تجزیه و تحلیل موارد مختلف می پردازند. افرادی که در این شرایط گرفتار می شوند درباره موضوعی مشابه بارها و بارها صحبت می کنند که تحمل این شرایط برای افرادی که در اطراف آنها هستند را دشوار می کند. این ممکن است به دوری گزیدن از فرد بیمار منجر شود که به نشخوار ذهنی، افسردگی، احساس کم ارزشی و اعتماد به نفس کمتر منجر می شود.
 
وزن شما تغییر کرده است 
 
تغییرات وزن می توانند نشانه ای هشداردهنده از ابتلا به افسردگی باشند. برخی افراد مبتلا به افسردگی ممکن است بیش از حد غذا بخورند، در شرایطی که برخی دیگر تمایل کمتری به غذا نشان می دهند.
 
این تغییرات در الگوهای غذا خوردن ممکن است با خستگی و عدم رضایت همراه باشند. بیشتر افراد از یک وعده غذایی خوب لذت می برند، اما آنهایی که افسرده هستند حتی انرژی و علاقه خود به غذا خوردن را از دست می دهند یا ممکن است اشتیاق به غذا خوردن در آنها افزایش یابد.
 
غذا خوردن بیش از حد یا بی اشتهایی ممکن است رابطه چندانی با گرسنگی نداشته باشند زیرا افسردگی می تواند بر مواد شیمیایی یا بخش هایی از مغز که با احساس رضایت و کنترل اشتها مرتبط هستند، اثرگذار باشد.
 
علاقه ای به برقراری ارتباط با دیگران ندارید 
 
اگر متوجه شده اید فردی که پیش از این اجتماعی بوده و رابطه گرمی با خانواده، دوستان، یا همکارانش داشته است، اکنون حتی از حضور در فعالیت های عادی نیز طفره می رود ممکن است با یک مورد افسردگی مواجه باشید.
 
انزوای اجتماعی و دوری جستن از جمع از علائم شناخته شده افسردگی هستند. نشانه دیگری که باید به آن توجه داشته باشید کاهش در بیان عاطفی است. شما حتی می توانید این را در چهره فرد نیز مشاهده کنید زیرا عضلات صورت کمتر به کار گرفته می شوند.
 
درد زیادی دارید 
 
افسردگی آسیب‌رسان است و ممکن است موجب بسیاری مشکلات جسمانی غیر قابل توضیح، از جمله سردرد، مشکلات گوارشی و کمر درد شود. درد بسیار واقعی است و برخی افراد ممکن است برای دردهای مبهم خود به پزشک مراجعه کرده و ابتلا به افسردگی در آنها تشخیص داده نشود، در شرایطی که سرچشه تمامی مشکلات محسوب می شود.
 
درد و افسردگی برخی از مواد شیمیایی مغزی مشابه را به اشتراک می گذارند. این مواد شیمیایی از طریق مسیرهای عصبی مشخص سفر می کنند. نتیجه نهایی این است که افسردگی می تواند حساسیت مغز به درد را تغییر دهد.
 
افسردگی و بیماری قلبی نیز دست در دست یکدیگر دارند. پژوهش ها نشان داده اند افرادی که به افسردگی و بیماری قلبی مبتلا هستند در معرض خطر بیشتر مرگ قرار دارند. و افسردگی همانند فشار خون بالا و کلسترول بالا یک عامل خطرآفرین برای بیماری قلبی است.

چگونه با افکار خودکشی مقابله کنیم؟

افراد بسیاری در برهه ای از زندگی خود اقدام به خودکشی را مد نظر قرار می دهند. اگر به خودکشی فکر می کنید باید بدانید که در جهان تنها نیستید. همچنین، باید به این نکته توجه داشته باشید که افکار و تمایل به خودکشی یک نقص شخصیتی نبوده، و به این معنا نیست که شما فردی دیوانه یا ضعیف هستید. این شرایط ممکن است تنها بیانگر آن باشد که در حال تجربه درد یا ناراحتی هستید که بیشتر از حد تحمل فعلی شماست. 
 
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "هلث لاین"، ممکن است این گونه به نظر برسد که غم و ناراحتی شما هرگز به پایان نمی رسد. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که با دریافت کمک می توانید بر افکار و تمایل خود به خودکشی غلبه کنید. اگر عمل به افکار خودکشی خود را مد نظر قرار داده اید در کوتاه‌ترین زمان ممکن باید کمک پزشکی دریافت کنید.
 
مقابله با افکار خودکشی 
 
به خاطر داشته باشید که مشکلات موقتی هستند، اما پایان دادن به زندگی دائمی خواهد بود. خودکشی هرگز راه حل درست برای هر چالشی نیست که ممکن است با آن مواجه شوید. برای تغییر شرایط و کاهش درد و غم به خود زمان دهید. اگر به خودکشی فکر می کنید می توانید اقدامات زیر را برای مقابله با این شرایط مد نظر قرار دهید.
 
دسترسی به روش های مرگبار خودکشی را از بین ببرید 
 
اگر نگران هستید که افکار خودکشی خود را عملی کنید، هرگونه سلاح گرم، سلاح سرد یا داروهای خطرناک را از دسترس خود خارج کنید.
 
داروها را بر اساس دستورالعمل ارائه شده مصرف کنید 
 
برخی داروهای ضد افسردگی می توانند خطر بروز افکار خودکشی، به ویژه اگر برای نخستین بار مصرف می شوند، را افزایش دهند. شما هرگز نباید مصرف داروهای خود را متوقف کنید یا دوز آنها را تغییر دهید، مگر این که پزشک چنین دستوری به شما بدهد. تمایل شما به خودکشی ممکن است در صورت توقف ناگهانی مصرف داروها تشدید شود. همچنین، ممکن است علائم ترک را تجربه کنید. اگر اثرات جانبی منفی ناشی از مصرف دارو را تجربه می کنید، با پزشک خود درباره گزینه های دیگر صحبت کنید.
 
از مواد مخدر و الکل دوری کنید 
 
طی دوران سختی و مواقعی که به چالش کشیده می شوید، ممکن است وسوسه استفاده از مواد مخدر یا مصرف الکل در شما شکل بگیرد. اما انجام این کارها می تواند افکار خودکشی شما را تقویت کنند. در زمان ناامیدی یا هنگامی که به خودکشی فکر می کنید پرهیز از این مواد اهمیت دارد.
 
امیدوار باشید 
 
مهم نیست شرایط شما چقدر بد به نظر می رسد، به خاطر داشته باشید که همواره روش هایی برای مقابله با مسائلی که با آنها مواجه هستید، وجود دارند. بدون در نظر گرفتن میزان درد و ناراحتی که در حال حاضر تجربه می کنید، همواره احتمال ادامه زندگی هنگامی که با افکار خودکشی دست به گریبان هستید، وجود دارد. به خود زمان دهید، امیدوار باشید و با دریافت کمک شرایطی که در آن به سر می برد را پشت سر بگذارید.
 
با فردی دیگر صحبت کنید 
 
هیچ گاه نباید بار افکار خودکشی را تنهایی به دوش بکشید. کمک حرفه ای و پشتیبانی افرادی که دوستشان دارید می تواند غلبه بر هر چالشی که موجب افکار خودکشی شده است را تسهیل کند. سازمان ها و گروه های حامی بسیاری نیز وجود دارند که می توانند به شما در مقابله با افکار و تمایل به خودکشی کمک کنند. آنها می توانند این درک را در شما ایجاد کنند که خودکشی راه درست برای مقابله با رویدادهای استرس‌زای زندگی نیست.
 
به نشانه های هشدار دهنده توجه داشته باشید 
 
با پزشک یا درمانگر خود درباره محرک های احتمالی افکار خودکشی صحبت کنید. از این طریق نشانه های خطر را زودتر شناسایی می کنید و تصمیم گیری درباره این که چه اقداماتی را باید برای مقابله با این شرایط مد نظر قرار دهید، نسهیل می شود. همچنین، آشنا کردن اعضای خانواده یا دوستانتان با نشانه های هشدار دهنده مفید است و می تواند در تشخیص زمانی که به کمک نیاز دارید، نقش داشته باشد.
 
خطر خودکشی 
 
یک دلیل واحد درباره این که چرا فردی ممکن است به زندگی خود خاتمه دهد، وجود ندارد. با این وجود، برخی عوامل مشخص می توانند خطر خودکشی را افزایش دهند. افرادی که به یک اختلال سلامت روانی مبتلا هستند احتمال بیشتری دارد مرتکب خودکشی شوند. در حقیقت، 90 درصد افرادی که اقدام به خودکشی می کنند در آن زمان به یک بیماری روانی مبتلا هستند. افسردگی عامل خطرآفرین اصلی محسوب می شود، اما بسیاری اختلالات سلامت روانی دیگر نیز می توانند در خودکشی نقش داشته باشند که از آن جمله می توان به اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنی اشاره کرد.
 
جدا از بیماری های روانی، برخی عوامل خطرآفرین دیگر می توانند در شکل گیری افکار خودکشی نقش داشته باشند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
سوء مصرف مواد مخدر
 
در حبس بودن
 
سابقه خانوادگی خودکشی
 
امنیت شغلی ضعیف یا سطوح پایین رضایت شغلی
 
سابقه مورد سوء استفاده قرار گرفتن یا به طور مداوم شاهد این شرایط بودن
 
ابتلا به یک بیماری جدی مانند سرطان یا HIV
 
انزوای اجتماعی یا قربانی یک قلدری بودن
 
قرار گرفتن در معرض رفتارهای خودکشی
 
 
 
افرادی که در معرض خطر بیشتری برای خودکشی هستند شامل موارد زیر می شوند:
 
مردان
 
افرادی که بیش از 45 سال سن دارند
 
سفیدپوستان، سرخپوستان آمریکایی، یا بومیان آلاسکا
 
مردان نسبت به زنان احتمال بیشتری دارد اقدام به خودکشی کنند، اما زنان هرچه بیشتر مستعد داشتن افکار خودکشی هستند. افزون بر این، مردان و زنان مسن نسبت به مردان و زنان جوان احتمال بیشتری دارد اقدام به خودکشی کنند.
 
دلایل احتمالی خودکشی 
 
پژوهشگران نمی دانند که دقیقا چرا برخی افراد افکار خودکشی را در ذهن خود پرورش می دهند. ژنتیک ممکن است برخی سرنخ ها را ارائه کند. افکار خودکشی بین افرادی که سابقه خانوادگی خودکشی دارند، بیشتر دیده می شود. اما مطالعات تاکنون یک پیوند ژنتیکی را تایید نکرده اند.
 
جدا از ژنتیک، در برخی افراد چالش های زندگی می توانند موجب شکل گیری افکار خودکشی شوند. طلاق گرفتن، فوت یکی از عزیزان، یا مواجهه با مشکلات مالی ممکن است موجب افسردگی شوند. این شرایط می تواند موجب شود تا فرد به دنبال راه خروجی از افکار و احساسات منفی خود باشد.
 
یکی دیگر از محرک های رایج افکار خودکشی احساس انزوا یا عدم پذیرش توسط دیگران است. احساس انزوا می تواند به واسطه گرایش جنسی، باورهای مذهبی، و یا هویت جنسیتی شکل بگیرد. این احساسات زمانی که کمک یا حمایت اجتماعی وجود نداشته باشد، اغلب شرایط وخیم‌تری به خود می گیرند.
 
سخن پایانی 
 
اگر با افکار خودکشی مواجه هستید، ابتدا به خود قول دهید تا زمانی که کمک دریافت نکرده اید هیچ کاری انجام نمی دهید. افراد بسیاری افکار خودکشی را تجربه کرده و جان سالم به در برده، و پس از آن بسیار سپاسگذار بوده اند که این کار را انجام نداده اند.
 
اگر به تنهایی نمی توانید با افکار خودکشی مقابله کنید با فردی دیگر در این زمینه صحبت کنید. با دریافت کمک، شما در می یابید که تنها نیستید و می توانید دوران های سخت زندگی خود را پشت سر بگذارید.
 
همچنین، اگر درباره ابتلا به افسردگی یا دیگر بیماری های روانی که می توانند موجب شکل گیری افکار و تمایل به خودکشی در شما شوند، مشکوک هستید، مراجعه به پزشک بهترین گزینه است. پزشک می تواند درمان مناسب را تجویز کرده و شما را به مشاوری معتبر معرفی کند تا در مسیر غلبه بر شرایط موجود تنها نباشید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر