۱۳۹۲ فروردین ۱۰, شنبه

در باره بیماریهای نوروتیکی و نوروز عبارت از یک اختلال روانی است که عملکردهای اصلیب شخصیت را در بر نمی‌گیرد و فرد به آن آگاهی دارد.


در باره بیماریهای نوروتیکی و نوروز عبارت از یک اختلال روانی است که عملکردهای اصلیب شخصیت را در بر نمی‌گیرد و فرد به آن آگاهی دارد.


 از انواع بسیار رایج و شناخته شده نوروز ، می‌توان اضطراب ، وسواس ، ترس‌های مرضی و هیستری را نام برد. افراد نوروتیک ، در مجموع ، تعدادی ویژگی مشترک دارند. مثلا خود را ناراحت احساس می‌کنند، نقش اجتماعی خود را از یاد می‌برند، در مقابل دیگران حالت پرخاشگری دارند (آنها را مسخره می‌کنند و..) یا بر عکس پرخاشگری آنها متوجه خود آنهاست (تلاش برای خودکشی) ، خواب‌هایشان اختلال دارد (بی‌خوابی یا خواب‌های زیاد) ، روابط جنسی آنها مختل است (سرد مزاجی ، ناتوانی ، اجتناب از ارضای نیاز جنسی) و بسیار خسته به نظر می‌رسند.
بیماریهای نوروتیکی نزد افراد مذهبی خیلی رایجتر است تا افراد غیر مذهبی و  میتوان گفت افرادی که متعصب  تر هستند بیشتر  مبتلا به بیماریهای نوروتیکی میشوند البته این بیماری در نزد هر دو قسمت این افراد وجود دارد  چه افراد مذهبی و چه افراد غیر مذهبی  این بستگی دارد به محیط زندگی انسانها و سیستم آموزش و پرورشی که در آن رشد نموده اند و آگاهی خانوادها در باره رفتار با کودکان خویش.
بیشتر افرادی که در صدد هستند شخصیت دیگران را به هر طریقی که شده است خرد کنند  مبتلا به بیماری نوروتیکی  نوروز هستند  این کار را برای گریز از دردها و رنجهای انجام میدهند که بر اعصاب آنها فشارهای زیادی وارد میکند و بر اثر این فشارها فرد را ناچار میکند برای اینکه بر اوضاع درونی خویش پیروز بشود با شیوه های گوناگون دیگران را مسخره و یا سعی میکند که بی اعتبار معرفی کنند این کار را بر اثر فشارهای نوروتیکی انجام میدهند این نوع افراد.

آیا میتوان از راه فیسبوک افرادی که مبتلا به بیماریهای نوروتیکی نوروز هستند تشخیص داد؟ از نظر بنده بله از نوع دفاعهای ناخودآگاه وابستگیهای ناخودآگاه به جریانی یا شخصی و یا حزب و یا دینی این افراد در صورت زیر سئوال رفتن عقائیدشون یا باورهایشان زود واکنش نشانمیدهند و دچار عصبانیت میشوند اینجا است اگر فرد در نزدیکی شما باشد که به باورهای ایشان چیزی گفته اید و یا انتقادی نموده اید به طور فیزیکی به شما حمله میکند اینجا فرد را به حالت جنون حاد میبرد و دچار هیستریکی میشوند .. تعصب از عصب یا اعصاب و یا عصبانیت آمده است یعنی نوروتیکی. 
نوروز جز اختلال‌های رفتاری کنشی به حساب می‌آید. یعنی ، برای آن علت زیستی شناخته شده‌ای وجود ندارد و هیچ ضایعه‌ای در مغز یا سلسله اعصاب دیده نمی‌شود. مثلا ، کسی که به نوروز قبلی گرفتار است پس از مراجعات مکرر به پزشک ، این جمله را می‌شنود: قلب شما کاملا سالم است، ناراحتی شما عصبی است.
البته در اینجا ما با نوروزهای جسمی کاری نداریم، بلکه به تشریح تعدادی از نوروزهایی می‌پرداریم که کاملا جنبه روانی دارند و اصطلاحا سایکونوروز نامیده می‌شود. با وجود این ، برای راحتی کار ، آنها را همچنان نوروز می‌نامیم. می‌گویند نوروزها هزاران نشانه دارد، بعضی از آنها بسیار خفیف و بعضی دیگر بسیار شدید است، با این همه نشانه‌های نوروز جنبه‌های مشترک دارند. 
جنبه‌های مشترک نوروزها
زندگی انسان نوروتیک را نیروهای مرموز و تاریک ، نیروهایی که فرد هیچ کنترلی بر آنها ندارد، اداره می‌کنند. این نیروها در عقده‌ها ، احساس‌های کم‌بینی ، وسواس‌ها و اضطراب‌ها ریشه دارد. بنا به گفته فروید انسان نوروتیک به اسب سواری شبیه است که خیال می‌کند هدایت اسب را بر عهده دارد، غافل از اینکه عنان خود او نیز در اختیار اسب بوده و به هر طرف که می‌خواهد او را با خود می‌برد.
شخص نوروتیک بطور ناخودآگاه سعی می‌کند رنج‌های خود را با راه حل‌های سازشکارانه حل کند، زیرا این راه حل‌ها نمی‌گذارند تا او پرتگاهی را که در آن است، ببیند. او با مشکلات مبارزه نمی‌کند.
انسان نوروتیک همیشه قربانی تعارض‌های درونی خود است. برای روشن شدن مطلب ، می‌توانیم به دست‌آوردهای مکتب روانکاوی اشاره کنیم که بین نیروهای غریزی (نهاد) و نیروهای اخلاقی (من برتر) تعارض‌هایی وجود داشته باشد ، اختلال‌های رفتاری بوجود خواهد آمد.
فرد نوروتیک در اضطراب دائمی به سر می‌برد، اضطرابی که گاهی مبهم و گاهی بسیار وحشتناک است.
شخص نوروتیک ، اغلب در موقعیت‌های قبلی خود تثبیت شده است و توانایی رها شدن از آنها را ندارد. مثلا زن نوروتیک در برابر شوهر خود ، همان عکس‌العمل‌هایی را نشان می‌دهد که در برابر پدر خود نشان می‌داد و کل زندگی یک مرد نوروتیک را عقده‌های دوران کودکی تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
فرد نوروتیک نمی‌تواند با واقعیت و با اجتماع خود سازگار شود، او با این که ممکن است با هوش باشد، اما به شیوه انعطاف ناپذیری عمل می‌کند (فرارها ، ترس‌ها ، حمله‌ها...)
نوروزهای کودکی
بررسی علل عدم تعادل‌های دوران کودکی از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا همین عدم تعادل‌هاست که نوروزهای شدید دوران بزرگسالی را پایه‌ریزی می‌کند. هر اندازه عدم تعادل‌های کودکی زودتر آشکار شود، تشخیص و مداوای آنها در بسیاری از موارد آسان‌تر خواهد بود. عدم تعارض‌های کودکی هم نشانه‌های روانی و هم نشانه جسمی دارند:
از نظر روانی ، کودکی مبتلا بر نوروز به جای اینکه تحرک و بی‌ثباتی سن خود را نشان دهد. بسیار خشک و انعطاف‌ناپذیری رفتار می‌کند، او لجباز و پرتوقع است، به صورت پرخاشگر نافرمانی می‌کند و به شیوه غیرطبیعی با محیط خود به مخالفت بر می‌خیزد. قهر می‌کند و دروغ می‌گوید کودک نوروتیک تنبل ، بیش از حد کمرو و کاملا هیجانی است. 
نشانه‌های جسمی نوروزهای کودکی
نشانه‌های جسمی نوروزهای کودکی ، به صورت شب ادراری ، لکنت زبان ، تیک تجلی می‌کند. نوروزهای کودکی ، در محیط خانواده بهتر از محیطهای دیگر شناخته می‌شود. کودکان نوروتیکی ، در ارتباط با دیگران ، مناسب‌ترین جنبه رفتار خود را نشان می‌دهند و نامناسب‌ترین جنبه شآن را برای خانواده نگه می‌دارند. آیا خانواده علت آن است؟ آیا کودک زمینه قبلی دارد؟
آیا کودک قبلی برای مبتلا شدن به نوروز داشته باشد. برای پدر و مادر بسیار دشوار خواهد بود که بتواند در جهت بهبود او قدم موثری بردارند. عدم تعادل پدر و مادر نیز می‌تواند دلیل نوروتیک بودن کودک باشد و این مورد زیاد اتفاق می‌افتد. گاهی هم عدم آشنایی مربیان با اصول تعلیم و تربیت می‌تواند موجبات عدم تعادل روانی کودک را فراهم آورد. 
درمان نوروزهای کودکی
ریشه نوروزهای کودکی معمولا عمق زیادی ندارند. بنابراین اگر خود والدین توانایی درمان اینگونه نوروزها را نداشته باشند، چند نشست با روان‌شناس کافی خواهد بود تا این ریشه‌ها کاملا قطع شود. آزمون‌های زیادی تهیه شده که می‌توان از آنها استفاده کرد. همچنین می‌توان از خیمه شب بازی و نقاشی نیز برای درمان نوروز کودکی استفاده کرد.
به کمک آنها کودک تمایلات ناآگاه یا سرکوب شده خود را فرافکنی می‌کند. در نقاشی‌های کودکان ، نشانه‌هایی وجود دارد که از طریق آنها می‌توان به عمق احساس‌های کودکان پی‌برد، مطالعه بیشتر کودک ، توصیه به والدین برای انجام دادن بعضی کارها ، مشورت‌های طولانی با والدین ، اولیا مدرسه و ... قدم‌های بعدی روان‌شناس می‌باشد. 
نوروزهای بزرگسالی
در بزرگسالان نیز نوروزها معمولا ماهیت عاطفی دارند. حالت یک بزرگسال نوروتیک مثل این است که قسمتی از شخصیت او می‌گوید بلی و قسمتی دیگر می‌گوید خیر. صفات مشترک نوروزهای بزرگسالی عبارتند از نیازهای عاطفی ، نارضایتی جنسی ، تمایلات جنسی متضاد با اعتقادات خود و... اضطراب رایج‌ترین و آشکارترین نشانه نوروزهاست.
اضطراب یعنی واکنش در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد. این اضطراب در برخی موارد بسیار شدید و غیر قابل تحمل ، اما در اکثر مواقع مبهم و ناخودآگاه است. برای فرد مضطرب یک خطر درونی و ذهنی می‌تواند به اندازه یک خطر بیرونی و عینی واقعیت پیدا کند. نوروزها اختلالات جسمی هم بوجود می‌آورند. از جمله اختلالات دستگاه گوارش (زخم معده و اثنی عشر) ، دستگاه غدد (ترشح بیش از حد تیروئید ، مرض قند) دستگاه تناسلی (ناتوانی جنسی و شب ادراری) قلب و عروق ، دستگاه تنفس ، پوست (اگزما و کهیر).
نوروزها می‌توانند ضعف عصبی بوجود آورند یا ضعف‌های عصبی خفیف را تشدید کنند. در افراد نوروتیک مبارزه درونی هرگز قطع نمی‌شود، مخصوصا اگر این مبارزه در ناخودآگاه ذهن انجام پذیرد. ریشه بسیاری از نوروزها را باید در دوران کودکی جستجو کرد. این ریشه‌ها طوری استحمام یافته‌اند که تمام زندگی فرد را هدایت می‌کنند. 
علت‌های نوروزهای بزرگسالی
زمینه آمادگی‌های جسمی از قبیل نقص توارثی ، سیفلیس ، کم خونی ، الکلسیم.
علت‌های کاملا جسمی ، مثل مسمومیت ، عفونت ، ضعف ، اختلال غددی ، اختلال کبدی و...
تعارض‌های درونی که 90 درصد آنها ریشه در تعلیم و تربیت دارند و به صورت احساس گناه وسواس‌های رنج آور و تردیدهای توام با نگرانی بروز می‌کند.
اختلال‌های دوران کودکی که بیمار در سازگاری‌های مربوط به بزرگسالی عاجز می‌ماند، از نظر عاطفی در دوران کودکی تثبیت می‌شود.
کرماشانی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر