ناهماهنگى و ناهنجاری شناختى
اختلاف بين عقيده و رفتار يك شخص
Cognitive Dissonance
ناهماهنگی شناختی احساس ناخوشآیندی است که بر اثر شرایطی بوجود میآید که فرد به طور همزمان دارای دو يا چند اندیشه و باورِ ناهمساز و متناقض باشد. و تجربه و اطلاعات جديد با باورهاىِ وى در تضاد است.
وى میتواند با انتظارات در ستیز قرار بگیرد، برای مثال، پشیمانی بعد از خرید یک چیز گرانقیمت. در اين حالت افراد ممکن است احساس شگفتی، ترس، گناه، خشم یا خجالت را تجربه کنند.
به عبارتى ديگر، ناهماهنگى شناختى اختلاف بين دو عقيده، یا عقيده و رفتار يك شخص است.
رابطه بین شناخت ها
افراد می توانند نگرش ها و اقدامات خود را در راه های مختلف تنظیم کنند. تنظیم بین دو شناخت و یا بین یک شناخت و یک رفتار به یکی از سه رابطه زیر منجر میشود.
• رابطه بهنجار – دو شناخت یا رفتار همخوان با یکدیگر. (مثال، عدم تمایل به مستی، سفارش آب به جای الکل)
• رابطه بی ربط – دو شناخت یا رفتار غیرمرتبط با یکدیگر. (مثال، عدم تمایل به مستی، گره زدن بندکفش)
• رابطه ناهنجار – دو شناخت یا رفتار متضاد با یکدیگر. (مثال، عدم تمایل به مستی، مصرف مقدار زیاد الکل)
میزان ناهنجاری
میزان ناهماهنگی بین دو شناخت یا رفتار متضاد، (و پریشانی روانی پس از آن)، بستگی به دو عامل دارد:
• اهمیت شناخت: هرچه ارزش شخصی موارد بیشتر باشد، میزان ناهنجاری بیشتر است.
• نسبت شناخت: نسبت موارد ناهنجار به موارد بهنجار.
جهت کاهش ناهماهنگی شناختى، می توان از چهار روش زیر استفاده کرد.
مثال: فردی تصمیم گرفته {شناخت} که دیگر مواد غذایی پر چربی نخورد. اما یک شیرینی پر چرب میخورد { رفتار}.
چهار روش کاهش ناهماهنگی عبارتند از:
1. تغییر رفتار یا شناخت (من دیگر نمی خواهم شیرینی بیشتری بخورم).
2. توجیه رفتار یا شناخت با تغییر شناخت متضاد (من هر از گاهی مجاز به تقلبم).
3. توجیه رفتار یا شناخت با اضافه کردن شناخت جدید (من 30 دقیقه اضافی ورزش میکنم).
4. نادیده گرفتن و یا انکار اطلاعات و باورهای متضاد (چربی این شیرینی بالا نیست).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر