۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

سوال معروفی که نباید هرگز از بچه‌ها بپرسید

 


سوال معروفی که نباید هرگز از بچه‌ها بپرسید

وقتی بزرگ شدی می‌خوای چه کاره بشی؟» این سوالی است که بسیاری از ما تقریبا به محض این‌که کودکان یکی از فامیل یا آشنایان شروع به صحبت می‌کند، از او می‌پرسیم.


ما هدف خوبی از طرح این سوال داریم و بلافاصله کودک را به تلاش برای دنبال کردن آرزوها و خواسته‌های شغلی‌اش تشویق می‌کنیم. اما بررسی آینده مشاغل و نقش تحول‌آفرینی که فناوری در آن بازی می‌کند، نشان می‌دهد که طرح این سوال می تواند برای کودکان یک دام هویتی ایجاد کند. نتایج تحقیقات پژوهشگران یک دانشگاه در آمریکا نشان می‌دهد با توجه به پیشرفت فناوری، ۶۵ درصد از کودکانی که الان وارد دبستان می‌شوند، در آینده مشغول به کاری خواهند شد که اکنون اصلا وجود ندارد! در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.

چرا نباید این سوال را بپرسیم؟


فناوری در حال تغییر شکل دادن به تک تک مشاغلی است که امروز به عنوان یک حرفه از آن‌ها نام برده می‌شود. مطالعات متعدد نشان می‌دهد پیشرفت‌های فناوری ممکن است جایگزین نزدیک به ۸۰۰ میلیون فرصت شغلی شود. بنابراین تا زمانی که یک دانش‌آموز پایه ابتدایی وارد فضای کار شود، احتمالا فناوری هرگونه شغل مرتبط با آرزوهای شغلی او را جایگزین کرده یا تغییر داده است. بر این اساس، دیری نخواهد گذشت مشاغلی که ما مدت‌هاست آن‌ها را می‌شناسیم به دست فراموشی سپرده شوند. طبق مطالعه‌ای که به تازگی در آمریکا انجام شده و نتایج آن در کتاب «مزیت تطابق» نوشته «هثر ای. مک گوانز»، استراتژیست پیشرو در زمینه آینده مشاغل انتشار یافته، ۶۵ درصد کودکانی که امروز وارد دبستان می‌شوند در نهایت در مشاغل کاملا جدیدی که امروز وجود ندارد، مشغول به کار خواهند شد. به همین دلیل است که او می‌گوید پرسیدن این که «می‌خوای چه‌کاره بشی؟!» از کودکان اشتباه است، در واقع تعیین کردن یک شغل یکسان، آینده‌ شغلی بچه‌ها را به خطر می‌اندازد چون در حالت فعلی درکی از شغل‌های آینده وجود ندارد.

به جایش این سوالات را بپرسید


ما تحت تأثیر محیط پیرامون خود و تجربیات‌مان از این محیط قرار داریم. تجربیات محدود ما می‌تواند درک ما از جهان و به ویژه امکاناتی را که در آن وجود دارد محدود کند. «اد هیدالگو» یکی از سخنرانان تد این پرسش را مطرح می‌کند که «کودک چگونه می‌تواند شغلی را آرزو کند که از وجود آن بی‌خبر است؟» هیدالگو استدلال می‌کند که کلید تغییر مسیر کودک، ارائه تجارب متنوع از همان سال‌های اولیه زندگی اوست. این کار به کودک امکان می‌دهد خود را در دنیای کار ببیند و امکانات جدیدی را برای آینده خود تصور کند. «جیمی کاساپ» مسئول تحقیقات شرکت گوگل معتقد است به جای این‌که با وادار کردن کودکان به فکر کردن در باره شغل‌های غیرمرتبط با علایق شخصی‌شان مسیر کاری را برای آن‌ها محدود کنیم، بهتر است از آن‌ها بپرسیم دوست دارند وقتی بزرگ شدند چه مشکلاتی را حل کنند؟ به عقیده کاساپ این یک روش عالی برای طرح‌بندی مجدد سوال کلیشه‌ای «وقتی بزرگ شدی، می‌خواهی چه کاره شوی؟» است. کاساپ سوالات جایگزین دیگری را هم ارائه می‌کند: «به چه چیزهایی علاقه‌مند هستی؟ دوست داری چه کارهایی انجام بدهی؟ چه چیزی تو را خوشحال می‌کند؟ در چه مواقعی احساس می‌کنی موفق شده‌ای؟ دوست داری چطور با دیگران کار یا بازی کنی؟ چه چیزهایی را زودتر یاد می‌گیری؟ دوست داری در باره چه چیزهایی بیشتر بدانی؟ چه چیزهایی برایت مهم هستند؟ و … 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر