ویژگیهاى ذاتى شخصیت
Trait Theory
صفات شخصیتی ویژگیهای دایمی میباشند که شخص در بیشتر مواقع آنها را از خود نشان میدهد. معمولا صفات شخصیتی از رفتار استنباط میگردد. شخصیت از حدود سه سالگی به تدریج تثبیت میشود و تا پنجاه سالگی به سفت شدن ادامه میدهد. از پنجاه سالگی به بعد به تدریج پخته میشود یا جا میافتد، چون شعور بیشتر مردم بیشتر و اخلاقشان بهتر میشود. در برخى روشها صفات ذاتى بنحوى تعریف میشوند كه یا فرد آنها را دارد یا ندارد. دیگر روشها بصورت ابعادى، همچون ” برونگرایى” و ” درونگرایى” تعریف شده و در افراد بصورت نسبى اندازه گیرى میشوند.
امروزه یکی از محبوب ترین نظریات صفات نظریه ی پنج عاملی می باشد که از ان به عنوان پنج عامل بزرگ یاد می شود. این پنج عامل عبارتند از : برون گرایی ، سازگاری ، وظیفه شناسی ، روان رنجوری و باز بودن به تجربیات. در شكل این پنج عامل و حالات افراط و تفریطى هر یك آمده است. افراد در قرار گیرى نسبى بین این حالات میتوانند به صفات ذاتى خویش آگاه شوند.
بطور كلى و جامع تَر، ویژگیهاى شخصیتى عبارتند از.
١- پذیراى سرنوشت و پیشامدها. مخلوطى از دو خصیصه باز بودن به تجربیات و خردورزى. علاقمند به موارد گسترده، پر تخیل و درون بین و بصیر.
٢- هوشیارى و خودآگاهى و وظیفه شناس. وجدانى، درستكار و رفتار اصولگرایانه دارند.
٣- برونگرا. معاشرتى، اهل رفت و آمد، اجتماعى، و همانند سازى شخصیتى با محیط خارج. برونگرا با معتادین به مواد، داراى ژنهاى مشترك هستند.
٤- سازگار، موافق و خوشایند. این حس به فرمانبرادى، اعتماد، تلقین، همدردى و همدلى، دوستى و طبع مشاركت اشاره دارد.
٥- رنجورى و تباه. تمایل یك شخص به ناراحتی و عاطفى بودن. این حس عامل مهمى در ایجاد بیمارى واختلال شخصیتی است.
٦- عزت نفس. نظر مساعد یا نامساعد داشتن نسبت به خود. حس شخصى یك شخص نسبت به ارزش و قدر خودش.
٧- آسیب گریز. تمایل به خجالتى بودن، مضطرب و نامطمین، نگران. بیشتر منشأ مشكل زمان تولد دارند. در كسانى كه اختلال تغذیه دارند هم دیده میشود.
٨- جویاى تازگى و نوپایى. پیش رانشی، هوسى، سیاح و سفر باز، دمدمی مزاج، ناپایدار، هوس باز، بى وفا، متلون، تحریك پذیر، برانگیخته و ولگرد، ولخرج، افراطى. مرتبط با رفتار خو آفرین و اعتیاد آور.
٩- كمال گرا. معتقدند باید كامل و بی عیب باشند تا مورد پذیرش خود و دیگران قرار بگیرند. این تیپ ارتباط نزدیكی با اختلال وسواسى مجبور دارد. احتمال اختلال غدد عصبى هم هست.
١٠- ناتوانى بیان احساسات. قادر به بیان احساس و عواطف خود نیستند. بیشتر منشأ مشكلات مغزى مانند افراد سكته كرده دارد. همچنین در افرادى كه داراى اختلال روانى پس از مصیبت (PTSD)، و یا سابقه سواستفاده یا رهاشدگى در زمان كودكى داشته باشند هم دیده میشود.
١١- سفت و صلب. انعطاف ناپذیرند و با تغییر مشكل دارند. مشكل عملكردى دارند. منشأ آن إشكالات مغزی یا بیماریهای دیگر است.
١٢- پیش رانشى و هوس باز. ریسك پذیرند، بى برنامه اند و تصمیمات آنى میگیرند. حالات حاد آن به مشكلات مغزى برمیگردد. به اینده بى اعتنایند و در اعمالشان فقط به حال فكر میكنند.
١٣- بى پروایى و خویشتن ندار. قدرت یا میل به خویشتن دارى ندارند. احتمالا از بیمارى درخودماندگى، ضربه هاى مغزى، پاركینسون، وجود عفونت در سیستم عصبى نشأت میگیرد. معمولاً معتاد به مواد میشوند، پرخورى میكنند، چاق میشوند و همواره گرسنه اند.
١٤- روان پریش. نوعاً ستیزه جو و پرخاشگر هستند. حالات حاد آن به بیمارى شیزوفرنى می انجامد. منسوبین خونى ایشان نیز ممكن است این حالات را نشان دهند ( ژنیتیكى).
١٥- وسواسى و دل مشغولى. پاپى و سمج، بیشتر اوقات ناخوشایند، و اغلب داراى أفكار و احساسات مزاحم، داراى نشخوار فكرى. این تیپ احتمالاً از اختلال غدد عصبى پایه اى نشأت میگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر