انساني كه حرمت نفس دارد به دنبال اين است كه كار خوب و درست و مناسب را انجام بدهد

انساني كه حرمت نفس دارد به دنبال اين است كه كار خوب و درست و مناسب را انجام بدهد و اميد او اين است كه اين كار خوب و درست و مناسب را بدرستي انتخاب كرده و تاثير مثبتي در زندگي خودش و ديگران بگذارد و هميشه اماده است كه بصورت واقع بينانه رفتار خود را نقد كند و با كنجكاوي و برخي اوقات وسواسي كوشش كند كه رفتار خودش را با اصولي كه درست همراه كند و اين را در ارتباط با ديگران بكار بگيرد و اينكه ديگران خوشحال مي شوند يا خير ، موضوع و مساله او نيست وظيفه او كار خوب و درست و مناسب است و كسي كه حرمت نفس ندارد به كار خوب و درست توجهي ندارد بلكه مي خواهد مطابق ميل و انتظار ديگران عمل كند و ان وقت است كه كار بد مي كند و بتدريج از خودش انسان بدي مي سازد .

موضوع حرمت نفس به همه ي جنبه هاي زندگي را به نوعي در بر مي گيرد و تاثير گذار است و اصولا يكي از مهمترين موضوعات براي مردم دنيا مساله حرمت نفس است . گرفتاري ما انجاست . بسياري از مشكلات خانوادگي ، اموزشي و اجتماعي ناشي از اين است كه ما حرمت و حيثيت همديگر را رعايت نمي كنيم .

حريم انساني بايد مقدس شمرده بشود . انسان وسيله اي براي هدف هيچ چيزي نيست . شما نمي توانيد انسان را براي هيچ چيزي قرباني كنيد . ما قرار نيست هيچ كس را قرباني كنيم . هيچكس وسيله اي براي سلامت ديگري ، خوشبختي ، موفقيت ديگري نيست . هيچ كس اتومبيل نيست كه كسي سوار ان بشود و به اين طرف و ان طرف برورد .

بنابراين همه هدف هستند . ما كالا نيستيم شخص هستيم . ما در طول تاريخ خريد و فروش را داشتيم ، بردگي داشتيم در زندگي هنوز ما خود را مي فروشيم يا يك كسي را مي خريم و اسم ان را ازدواج گذاشته ايم .

روزي كه انسان كالا و وسيله است به هيچ وجه از حرمت نفس خبري نيست . حرمت نفس زماني است كه شما هر انساني را هدف مي دانيد و نه وسيله و انسان اصل است و همه چيز به خاطر اوست و بايد با حرمت و كرامت و شرافت اتساني با او برخورد كرد .

حتي زماني كه مجرم است و حقوقي دارد و ما كه مدعي انسان بودن و مجرم نبودن و گناهكار نبودن هستيم بايد رفتار درستي با او داشته باشيم كه غالب اوقات از ده تا مجرم نه تاي انها بيمار و خودش قرباني و اسيب خورده است . بنابراين اين نگاه ديگري به موضوع انسان و انسانيت است .

" دكتر هلاكويي "