داستان یک دزد و یک متخلف و خلافکار
اخلاقی چیست؟
دو داستان مهم یکی دزدی از
داروساز
دوم دزدی از مهمان و دروغگوی زیر نام دین.
| مروری بر داستان دزدی از داروساز
(لارنس کلبرگ)
اخلاق در تصمیم گیری یک از بحثهای بسیار
پیچیده است که همیشه مورد توجه دانشمندان و نویسندگان قرار گرفته است.
اخلاق پنهان دروغین و ادعای دروغین دینی وغیر اخلاقی
دزدان.
زنی که ادعای با ایمان بودن میکرد دزد از آب در آمد.
من خیلی با ایمانم پدر زنم همیشه در مسجد میباشند و زنم خیلی با ایمان هستند. اما دزدی از وسائل شخصی دیگران زیر رفتن برای تعویض لباس مومنین دروغین.
خانم دزدی که مدارک یک خانم را دزدید و
دم از دین زد خانم کیفش تو یک اتاق بود زنی
که روسری حجاب رعایتگر بود و دائم دم از دین میزد رفت تو اتاق بعنوان تعویض
لباس دست به سرقت واسائل شخصی خانمی زد که
از راه درو به خانه فامیلش رفته بود زنی دیگر که بقول خودش باباش در مسجد میباشد و
ادعای مومن بودن میکرد اما دزدی حرفه ای
بود.
همین زن رفت خانه فامیلهای دیگر گفت
فلانی خطرناک است باهاشان تماس نگیرید تصویر از دزد حرفه ای بعد از تحقیقات منتشر
میشود.
شوهر همان زن دزد مدارک همان خانم
مسافری که به خانه اشان رفته بود دزدید و بعد از دزدی خانم دزد
یعنی به خواهر شوهر خانم دزد وام دادند تا قبل از این کسی حاضر نبود بهش
وام بدهد.
و تمامی مدارک تصویر برداری شده در
صورت نیاز منتشر میشود.
مدارکهام تو ساکم بودند خانمی که ادعای مومنی میکردند دزدیدند تصاویر مدارک در دست میباشد
#زن_دزد_در_کرمانشاه_ادعای_مومنی_میکرد
در این باره اینجا در باره اخلاق واقعی
و اخلاق قلابی و ادعای هیچ و پوچ میخواهیم تعریف کنیم.
۲۰۰۰۰۰هزار
دینار عراقی به شوهر زن دزد داد همان خانم که در حالیکه ۶۴۰۰۰۰۰ تومان ایرانی میشد
دزد رفت تنها ۳۰۰۰۰۰۰ تومان به آن خانم
دادند یعنی نصف پول را به جیب زدند دزدی
که ادعای دینی میکرد بازی بود هر کسی ادعای زیاده از حد از دین کرد و زیاد حرف
زدبدان یا دزد است و یا خلافکار است.
و از قبل بکار خاطر اینکه مرد دزد با ماشینش چند باری این خانم به جای رسانده بود یعنی میان دو الی سه بار خود آن خانم ۳۰۰۰۰۰۰ تومان ایرانی واریز به کارتش کرد و ازش پس نگرفتند. مجموعا ۶۰۰۰۰۰۰۰ تومان ایرانی در این رابطه به فرد دزد داده بود حالا همه چیز روشن شده دزد شناسایی شده چه اسمی برای دزدی که ادعای دین میکند بگذاریم. دزدانی که ادعای لباس اسلامی میکند خلافکاران حرفه ای هستند فکر میکنند کسی در مورد این جانوران دست به تحقیقات نمیزند و کسی فرد را نمیشناسدو یا ارباط ندارند دزدی یارو با کشف منند
بخدا فرصت خوبی است فکر کنم طلا و
چیزهای گران قیمتش تو ساکشه برم بعنوان لباس عوض کردن وسائلش را بدزدم. بعدا همان خانم با همکاری خواهر شوهر زن دزد
رفتند مدارک خانم را دزدیدند و دادند به برادر مامورشان.
بخدا ما مسلمانیم کسی که حجابش درست
نباشد باهاش حرف نمیزنیم حرف دزد کرمانشاه
در ادامه داستان دزد در داروخانه نوشته
ای لارنس کلبرگ .
پاسخ به این سوال که کار اخلاقی چیست
ساده نیست و اختلافنظرها در این حوزه هم بیپایان به نظر میرسند. اما چه باید
کرد که دنیای واقعی، منتظر نمیماند تا ما به یک فیلسوف اخلاق تبدیل شویم و از پس
چالشهایش برآییم.
خلافکاری یک زن زیر عبای دین
همان زن با خواهرش در حالیکه هردو شوهرش داشته اند صیغه میشوند.
کمی در باره زن برادری که برادرش به خارج سفر کرده بود رفت تو بنیاد
شهید ثبت نام کردند گویا در جبهه شهید شده اند و ماهانه ٣٠٠٠٠٠٠تومان از بنیاد شهید بابت فردی که در
خارج بر سر میبرند میگیرندو غافل از اینکه روزی باید بزند بیرون. پدر همان زن در سال ٢٠٠١ نامه ی تهدید آمیز برای فرد فرستاد تا فرد
بترسدکه تا به ایران نروند و آنها از راه ایشان پولی به جیب بزنند.
دنیای واقعی، بر خلاف مدرسه و دانشگاه،
حتی مسئلهها را در حد توانمان ساده نمیکند تا درد و دشواری تصمیم گیری کمرنگتر
شود.
هدیه با پول دیگری .
زنی به نام ع به خانه فامیلهای دیگر میروند امان زن برادرش
٢٠٠٠٠٠ هزارتومان به شوهرش میدهند و یک هندوانه میخرند با پول خودش زن خلافکار
دروغگو صد هزار تومان از پول زن برادر شوهرش به عنوان هدیه به دختر چ هدیه میدهند
هیچی از جیب خودش خرج نمیکنند حتی هندوانه نیز زن برادر شوهرش خریده بود در صورت
نیاز واضحتر تعریف میشود.
زن روانی فلج جسمی و عقلی رفت تو اتاق اونوری با پسرش نها نان و ماست گذاشت برای مهمان ساک مهمان را گذاشت دم در و با زبان بی زبان بیرون کردن.
تهمت خودساخته و دروغین دزدها
میدانید فلام آقای عبدی گفته اون فردی که بهش شلیک کردین زنده هستند کشته نشده بعد از زبان برادرش چنین دروغهای تکرار میکنند.
در اینجا میخواهیم در قالب تجربه ذهنی
به یکی از مسائل کلاسیک در حوزهی اخلاق بپردازیم. مسئلهای که لارنس کلبرگ (Lawrence Kohlberg) آن را در سال ۱۹۶۹ مطرح کرد و اگر چه پاسخ قطعی و مشخص
برایش وجود ندارد، اما میتواند فرصتی ارزشمند برای اندیشیدن به برخی از پایههای
اخلاق در تصمیمگیری باشد.
هر فردی زیاد از حد در باره دین حرف زد و خود را به ظاهر دیندار نشانداد بدان دزد و متخلف است
کار اخلاقی چیست؟ با این داروساز چه باید
کرد؟
در یکی از شهرهای اروپایی، زنی که به
نوعی خاصی و کمتر شناختهشده از سرطان مبتلا است، در شرایط نزدیک به مرگ قرار دارد.
صرفاً یک دارو وجود دارد که پزشکان
معتقدند ممکن است جان او را نجات دهد. این دارو بر پایهی رادیوم تولید شده و همین
اواخر توسط داروسازی که اتفاقاً در همان شهر زندگی میکند، کشف و عرضه شده است.
تولید این دارو خیلی گران است و حدود ۲۰۰ دلار هزینه میبرد. اما داروساز آن را
بسیار گرانتر میفروشد و قیمت ۲۰۰۰ دلار را برایش اعلام کرده است.
آقای هاینز، همسر این زن بیمار، به در
و دیوار زد و از هر کسی میتوانست پول قرض گرفت. اما در نهایت نتوانست بیشتر از ۱۰۰۰ دلار جمع کند؛ یعنی نصف چیزی که
داروساز طلب میکند.
او به داروساز گفت که همسرم دارد میمیرد
و تقاضا و التماس کرد که دارو را به قیمت کمتری بخرد. یا لااقل داروساز به او
اجازه دهد که ۱۰۰۰ دلار دیگر را بعداً و با تأخیر
بپردازد.
اما داروساز پاسخ داد: «چنین کاری ممکن
نیست. دارو را من کشف کردهام و میخواهم از فروشش پول در بیاورم.»
هاینز بعد از التماسهای فراوان ناامید
شد و کمکم به این فکر افتاد که یک شب به دفتر کار داروساز دستبرد بزند و دارو را
بدزدد.
چند سوال در مورد دزدی از داروساز
به سوالات زیر فکر کنید و ببینید پاسخ
شما به هر کدام از آنها چیست: بله یا خیر.
همچنین ببینید چه استدلالی در دفاع از
پاسخ خود دارید و با چه منطقی آن را انتخاب کردهاید.
سوال اول: آیا این تصمیم هاینز (برای سرقت کردن) اشتباه است؟
سوال دوم: آیا داروساز حق دارد آن قیمت بالا را برای محصولش انتخاب
کند؟
سوال سوم: آیا از نظر اخلاقی، هاینز موظف است دارو را برای همسرش
سرقت کند؟
سوال چهارم: اگر رابطهی هاینز و همسرش نزدیک نبود و با هم اختلاف
داشتند، آیا هاینز باید این کار را انجام میداد؟
سوال پنجم: اگر این مشکل به جای همسر هاینز برای دوست بسیار نزدیکش
اتفاق افتاده بود، آیا هاینز باید دارو را برای او میدزدید؟
سوال ششم: فرض کنید کسی که در آستانهی مرگ قرار گرفته، به هاینز نزدیک
نیست (نه دوست و نه همسر). بلکه فردی است که در همان همسایگی زندگی میکند. آیا هاینز
باید دارو را بدزدد؟
سوال هفتم: فرض کنید هاینز در روزنامه خوانده که زنی – که او نمیشناسد
– در حال مرگ است و به این دارو نیاز دارد. آیا باید دارو را بدزدد و به آن زن
برساند؟
سوال هشتم: اگر خودتان به بیماری مبتلا باشید و دارو برای پیشگیری از
مرگتان ضروری باشد، آیا دارو را میدزدید؟
سوال نهم: فرض کنید هاینز را هنگام سرقت دستگیر کنند و نزد قاضی
ببرند. آیا قاضی باید او را به حبس محکوم کند؟
قرار نیست به همهی این پرسشها پاسخ
دهید. شاید پاسخ دادن به بعضی از آنها برایتان سادهتر باشد. اما فرصت خوبی است
به بهانهی این تجربه ذهنی کمی فکر کنیم و ببینیم چارچوب تصمیم گیری اخلاقی را برای
خودمان چگونه تعریف میکنیم.
بهتر نیست مستقیم طلب کنید تا اخلاق و شخصیت خود را زیر سئوال به برید
ادعای دینی هم نکنید دست به خلاف کاری بزنید که در خصوص دین شما تردید ایجاد بشود و تحقیقات بشود
با تشکر ساموئیل کرماشانی نویسنده و روانشناس بالینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر