سران خودخوانده احزاب چه کرد و چه فارس و غیرمنتخب مبتلا به بیماری برتری طلبی و جاطلبی و پرخاشگری در خاورمیانه
یکی میرود خودرا لیبرال دموکرات خطاب میکند بدون اینکه حتی یک ذره از قوانین و مفهوم لیبرال دموکراسی بلد باشد و یا در عمل رفتار لیبرال دموکراسی داشته باشد این واقعا یک بیماری همگیر میباشد درخاورمیانه باید مورد بازبینی قرار گیرد.
این بیماری خطرناک به هیچ عنوان مورد بازبینی قرار نگرفته است و دست نخورده باقی مانده از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است آیا اگر حضور آمریکا نبود در کردستان عراق میتوانست استقرار برقرار بشود؟ نخیر یقینا چنین نمیشد به هیچ عنوان اگر نیروهای آمریکای و مادلین اولبرایت بر دو حزب فشار نمی آورد و به آنها هشدار نمیداد وضعیتی را برای ملت بوجود می آوردند که ملت کرد حتی پدر و اصل خویش را فراموش کنند و بر دشمنان صد رحمت بفرستند خوب این زائیده ی یک جامعه بیمار است که سخت است دیگری را قبول کرد سخت است که انتقاد را پذیرفت تمامی افرادی که در خاورمیانه بر سر میبرند تقریبا 80% مبتلا به بیماری خودسانسوری هستند و انتقادگریز هستند و اگر کسی ازشون انتقاد کرد مزدور خطابش میکنند و اگر دستشان باز باشد ویی را میکشندو یا کاری میکنند که صدای منتقدین را خاموش کنند و سرکوبش کنند این یقینا یک بیماری خطرناک میباشد که جامعه ما با آن دست و پنجه نرم میکند جاطلبی خودبزرگبینی تخیلباز و خیالباف هستند چون خیالباف هستند چیزهای ضروری را فراموش میکنند تنها چیزی که برای این بیماران مهم است در اتریخ اسمشان بیاید واقعا یک بیماری خطرناکیست .
چرا سران و مقامهای خاورمیانه ای مبتلا به بیماری خودبزرگبینی هستند از مقامات دولتی گرفته تا مقامهای اپوزیسیونش مبتلا به نوعی جنون هستند که این جنون عبارتند از خودبزرگ بینی و خودرا چوپان و ملت را گله دانستن اگر ما به طور دقیق دست به تحقیق بزنیم یک نوع جنون خطرناکیست که ما درباره اش تابحال دست بهتحقیق نزده ایم.
آیا این زائیده ی یک جامعه بیمار نیست؟من چند روز پیش از آقای کوتله کوچلو حسین یزدانپناه سئوالی نمودم به هیچ عنوان حاضر نبود پاسخ بدهد آقای کوتله کوچلو حسین یزدانپناه اگر باورت نمیشود تخصصم از شما خیلی بالاتر است سطح سوادم هم از شما خیلی بالاتر است مدرک دانشگاهیم از شما خیلی بالاتر است پس شما مبتلا به بیماری بزرگبینی که یک نوع جنون حاد خطرناک میباشد شده اید تا زود است به روانکاو خود را معرفی کنید. در روزهای آینده درباره سران احزاب کرد و نوع بیماریهای آنها بلا استثنا مورد تحقیق قرار میگیرند و نوع بیماریهای آنها اعلام میشود افرادی که به این بیماری انتقادگریزی مبتلا هستند عبارتند از عارف باباجانی که یک انسان ساده و از نظر سطح سواد خیلی پائین است و حسین یزدانپناه دستکمی از کاک عراف ندارد عبدالله مهتدی مصطفی هجری عمر ایخانیزاده خالد عزیزی و کسانی دیگر خود رهبر خودخوانده ها در این باره بر اساس یک علم و تحقیقات روانکاوانه و روانشانسانه در باره برخوردهای که با بعضی از آنها داشته ام و کمی چهره شناسی رفتار شناسی طرز حرفزدن شناسی خواندن لب و حرکات چشم و جسم آنها خود بیماریهای که این افراد به آن مبتلا هستند نشان میدهد. در باره بیماران تهران یعنی حاکمان تهران دیگر بحثی خیلی طولانی میباشد آنها به جنون حاد خطرناک دگماتیکی هیستریکی مذهبی مبتلا هستند برای نمونه علی خامنه ای یک بیمار روانی حادروانپویشی میباشد ار مرز خود عبور نموده است این بیماری .
این بیماریها عبارتند از پرخاشگری جاطلبی ترور شخصیت خودبزرگبینی که در باره شخصیت ناسالم و پر ماجرایی احزاب خودخوانده و دراویش آنها دیده میشود.
با تشکر ساموئیل کرماشانی
4/7/2011
شماره تلفن 0046720303668
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر