کسی که در قبال خویش احساس مسئولیت نکند نمیتواند در قبال جامعه احساس مسئولیت کند اول خود را سازماندهی و اصلاح کنید بعد در باره جامعه فکر کنید
کشتی بان زندگی خود باشید در انجام هر کاری و عملی باید پیش از آن فکر کرد تا دچار خطا نیوید
خیلی از افراد به این باور هستند که سرنوشت آنها به طریقی تعیین شده و آنها نقشی در تعیین و تکلیف زندگی
خود ندارند.
خود ندارند.
اما اساسیترین درسی که میشود از زندگی فرا گرفت این است که تنها کسی که سرنوشت شما را تعیین میکند خود شما هستید.
اگر میخواهید جزیی از انسانهای موفق باشید و از روابط با دیگران، سلامتی، مسائل مالی و... راضی باشید لازم است که مسئولیت کامل در قبال کارهای خود را بپذیرید.
اکثر ما عادت کردایم که هر زمان از زندگی خود و یا کارهای خود ناراضی باشیم، گناه را به گردن دیگران بیندازیم.
آیا صادقانه از خود سوال کردهاید که وقتی از کاری راضی و یا خوشحال نیستید، نوک نیزه مسئولیت را به طرف دیگران پرتاب میکنید؟؟
اگر جواب مثبت باشد زیاد ناراحت نشوید چون در اقلیت نیستید. علت اصلیمقصر دانستن دیگران چیزی جز فرار از خود نیست، چون نخواسته ایم که مشکل اصلی را پیدا کنیم، چرا که مشکل اصلی کسی جز خود ما نیست.
دا ستان معروف را به یاد دارید که مرد عابری شب در خیابان قدم میزد و به مردی بر خورد کرد که در زیر چراغی دنبال چیزی میگشت. از او پرسید که دنبال چی میگردی؟ مرد جواب داد که کلیدم گم شده. مرد عابر در جستجو ی کلید به او کمک کرد،
پس از مدتی تلاش بیهوده، از او پرسید آیا مطمئن هستی که کلید را در اینجا گم کرده ای؟ مرد جواب داد نه. عابر گفت میدانی آن را کجا گم کرده ای؟ مرد گفت کلید را در خانه گم کرده ام. عابر گفت پس چرا اینجا در جستجوی کلید هستی؟ مرد گفت بخاطر اینکه اینجا روشن است.
در اکثر اوقات ما میخواهیم مشکلات را در بیرون از ذهن خود حل کنیم و به دنیای خارج از خود پناه میبریم و مسئولیت مسائل را به گردن دیگران میگذاریم، بدون اینکه توجه کنیم که این مسائل بدست ما بوجود آمده است و خود باید برای رفع آنها چاره سازی کنیم.
برای اینکه در انجام این کار موفق شوید باید برای همیشه مسئولیت کامل را بعهده گرفته و از مقصر کردن و انداختن مشکلات به گردن این و آن بشدت خودداری کنید.
از آنجایی که خود سازنده زندگیتان هستید، کاری که باید انجام دهید این است که تمام بهانهها را کنار گذشته، بدرون خود نگاه کرده و با اعتماد بنفس کامل بر سر نوشت خود مسلط شوید. بدانید که این توانایی در شما وجود دارد که از آنچه ناراضی هستید را تغییر دهید و زندگی را در جهت میل خود به پیش برید.
خیلی از افراد بخاطر علتهای متعدد چون عدم آگاهی، ترس، راحت طلبی، وحشت از قبول ریسک، خود را از این نیروی محرک و توانمند محروم میسازند. علت هر چه که است، باید جهت زندگی را تغییر داده و با مسئولیت پذیری،فرمان زندگی را خود به دست گیرید.
اگر از نتیجه کاری که انجام دادهاید راضی نیستید، از خود سوال کنید که چرا این کار را انجام دادهاید؟ طرز فکر شما در انجام این کار چگونه بوده است؟ باورهای شما چگونه عمل کرده، چه گفته و یا نگفته اید؟
چه کاری باید بکنید تا نتیجه را به دلخواه خود در آورید و اشتباه خود را تکرار نکنید. هر کاری که در زندگی انجام میدهید چه موفقیت آمیز باشد یا نباشد با عملکرد شما رابطه مستقیم داشته است.
در حقیقت عملکرد شما نتیجه هر اتفاقی را که برایتان رخ میدهد تعیین میکند. اگر از نتیجه رخدادی راضی نیستید دو راه در پیش دارید.
۱- گناه را بر سر رخداد بگذارید:
با خود بگویید چرا باید این اتفاق سر من خراب شود، من چه گناهی کرده ام. انگار من برای بدبختی آفریده شدهام، اصلا این سرنوشت من است و خلاصه خود را قربانی این رخداد بدانید و خود را از هر گونه مسئولیت مصون بدارید.
ولی این شیوه فکری مشکل را حل نمیکند و از شما فردی غیر فعال و منزوی میسازد.
۲- قبول کنید که میتوانید بر رخدادها مسلط شوید:
در اینصورت شما با تغییر در رفتار و کردار خود تا نتیجه را به دلخواه خود در نیاورید آسوده نخواهید نشست.
متأسفانه بعضی افراد چنان خود را در پستوهای عادتهای خود حبس کرده اند که حاضر به تغییر و تحول در رفتار خود نیستند. ما اغلب اوقات آنچه هستیم که عادت کرده ایم باشیم و این از راحت طلبی ما سرچشمه میگیرد. ولی هزینه هنگفتی را باید برای آن بپردازیم.
تا زمانی خود را از این چهار دیواری عادتهای مضر نرهانیم، به زندگی مطلوب خود نخواهیم رسید. برای رهایی از آنها باید عادتهای مطلوب و سودمند را جانشین آنها کرد. مثلا بجای شکایت کردن از این و آن، مسئولیت و تصمیم گرفتن را جانشین آن کرد. بطور مثال اگر در وضعیتی قرار بگیرید که از آن راضی نیستید یا باید برای تغییر دادن آن کاری کنید و یا خود را از آن خارج سازید
انسان دو راه بیش ندارد، یا سرنوشت خود را بدست میگیرد یا دیگران سر نوشت او را بدست خواهند گرفت و او را به سمتی که میخواهند میکشانند. ولی هر انسان آگاه و فرزانه راه اول را انتخاب میکند.
در درون شما چراغهای خطر وجود دارند که قبل از بروز هر حادثه روشن و خاموش میشوند و شما را از بروز حادثه آگاه میسازند. این شما هستید که باید با دید بصیرت روشن شدن این چراغ ها را متوجه شوید و قبل از دیر شدن عملکرد خود را طوری تغییر دهید تا حادثه نامطلوب را تبدیل به یک اتفاق مطلوب تبدیل کنید.
پس هر زمان که از روند زندگی خود راضی نیستید مسئولیت پذیرفته، عملکرد خود را تغییر دهید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر